یادداشت سمی
2 روز پیش
...گاهی بلند می شوم و به تماشای بام های پاریس می ایستادم و با خود می گفتم : "نگران نباش.قبلا نوشته ای و حالا هم خواهی نوشت. همه ی کوششت باید بر این باشد که یک جمله ی حقیقی بنویسی. حقیقی ترین جمله ای را که می دانی بنویس." پاریس را هرگز پایانی نیست و خاطره ی هرکسی که در آن زیسته باشد با خاطره ی دیگری فرق دارد.ما همیشه آن جا باز میگشتیم، بی توجه به اینکه که بودیم یا پاریس چگونه تغییر کرده بود یا با چه دشواری ها و راحتی هایی می شد به آن رسید.پاریس همیشه ارزشش را داشت و در ازای هر چه برایش می بردی چیزی می گرفتی.به هر حال این بود پاریس در آن روزهای دور که ما بسیار تهی دست و بسیار خوشبخت بودیم. #پاریس_جشن_بیکران #ارنست_همینگوی #ترجمه #فرهاد_غبرایی
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.