یادداشت

آمریکا
        به نام او

🔹️امریکا اولین کتابی است که به‌صورت کامل از ژان بودریار خواندم؛ پیش از این چند مقاله از این متفکر پست مدرن فرانسوی خوانده بودم. و امریکا را برای این انتخاب کردم که هم موضوع جذابی داشت و هم ترجمه بهتری.
امریکا مجموعه تاملات بودریار در مورد امریکا نه تنها به عنوان یک جغرافیای مشخص بلکه به عنوان مفهومی است که مدرنیته را نمایندگی می‌کند، او در جایی از کتاب می‌نویسد:
"امریکا نسخه اصلی مدرنیته است. ما نسخه دوبله‌شده یا دارای زیرنویس هستیم."

🔸️ساختار کتاب مانند یک سفرنامه است در بیابانهای امریکا شروع می‌شود و سپس با محور قراردادن نیویورک به گفتن مفاهیم مورد نظرش می‌پردازد. بودیار به‌نوعی از آفاق دلالتهای انفسی پیدا کرده و پیش‌ روی مخاطب خود قرار می‌دهد. مشاهدات بیرونی و سپس درونی و چندین و چند مرتبه رفت و آمد بین این دو.

🔸️بودریار یکی از مهمترین منتقدان مدرنیته است. او با مطرح کردن مفهوم ابرواقعیت* متذکر می‌شود که رسانه‌ها نه تنها حقیقت را بلکه آنچه را که می‌خواهند از حقیقت به شما عرضه کنند و در ساختار کلی قدرت در جهان پذیرفته شده است به شما عرضه می‌کند.
در این کتاب بودریار امریکا را مصدر و مبدا ابرواقعیت در جهان می‌داند و از این زاویه به مقولات مختلف نگاه می‌کند و سرانجام نتیجه می‌گیرد که امریکا در عرض جغرافیایی و تاریخی نه مانند یک فیلم سینمایی بلکه خود یک فیلم سینمایی است و بازتاب دهنده همین ابرواقعیتها.

🔸️بودریار امریکا را در سال هزار نهصد و هشتاد و شش در دوران ریاست جمهوری ریگان منتشر کرد. و در حدود دو دهه بعد نیز زندگی کرد و جالب آنکه تمام اتفاقاتی که در جهان در این فاصله افتاده موید نظرات بودریار در این کتاب است.
در این چند وقت کمتر کتابی خوانده‌ام که مرا اینگونه به‌ذوق بیاورد، سطرهایی را از آن انتخاب کنم و یا بر آن حاشیه بنویسم، امریکا چنین کتابی بود. خواندنش را توصیه می‌کنم به‌خصوص در این روزها. و اما بخشی از کتاب:

🔹️شکوه و جلال قدرت آمریکا را اغلب معلول آزادی و به کارگیری آن می‌دانند. ولی آزادی به تنهایی قدرت را به وجود نمی‌آورند. آزادی به مثابه کنش عمومی، به مثابه گفتمان دسته‌جمعی جامعه‌ای که در باب تعهدات و ارزش‌هایش، در واقع بر اثر آزادی فردی آداب و رسوم و بر اثر جار و جنجال از بین رفته است (جار و جنجال، همان‌طور که همه می‌دانند، یکی از فعالیت‌های اصلی آمریکایی‌هاست). بنابراین، برابری و پیامدهایش در ایجاد قدرت موثرتر بوده‌اند. این همان برابری‌ای است که توکویل درباره‌اش به زیبایی چنین گفت: "من از برابری نه به خاطر کشاندن انسان‌ها به جستجوی لذت‌های ممنوع، بلکه به خاطر جلب توجه کامل آن‌ها به جستجوی لذت‌های مجاز ایراد می‌گیرم." همین برابری، برابرسازی مدرن منزلت‌ها و ارزش‌ها، همسانی ویژگی‌ها و خصوصیت‌ها، است که قدرت را به وجود می‌آورد.

*hyper-reality
      
1

25

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.