یادداشت سَمی
1404/4/8
وقتی که خوندن این کتاب رو تموم کردم متوجه شدم که به زبانهای مختلف دنیا ترجمه شده و جایزه هم برده و واقعا حق این کتاب با این داستان روون و شیرین بود که اینهمه شناخته شده بشه... داستان در مورد مدرسهای هست در یک روستا که به خمرهی آب نیاز داره و در این میان کلی اتفاق میوفته... نویسنده به بهانه پیدا کردن یک خمرهی درست و حسابی برای یک مدرسه به بررسی فرهنگ یک روستا، روابط فردی و بین فردی و اجتماعی و بخصوص نحوهی تعامل آدمها با هم پرداخته... گاهی حس میکردم مشتی از حقیقت از فرهنگمون تو این کتاب ریخته شده که متاسفانه بعد از گذشت سالها از نوشتن این کتاب هم هنوز برای تازه است....
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.