یادداشت نغمه رحیمی‌پور

        داستان تخم‌مرغی که از بدو تولد خوب بوده ولی بقیه‌ی خواهر و برادرهایش خوب نیستند تا این‌که تخم‌مرغ خوب ترک می‌خورد از شدت خوب بودن و جورِ بقیه را کشیدن.
دو تا ستاره دادم به خاطر زاویه دید، طنز داستان و تصاویر جذاب.
از نظر مفهوم ستاره‌ای نمی‌دم چون اولا دغدغه‌ی مطرح شده در کتاب، دغدغه‌ی کودک نیست ثانیا راه‌حل رفع مشکل درست نیست.
تخم مرغی که خیلی خوب است و به همه خدمت‌رسانی می‌کند و همه از او سوءاستفاده می‌کنند و کم‌کم به خودش آسیب می‌رسد،
راه‌حل پیشنهادی کتاب چیست: هیچ تخم‌مرغی کامل نیست، پس من هم می‌توانم کامل نباشم!
این راه‌حل با این نکته که به فکر خودت باش، به خودت برس خلط شده و شاید بشه گفت در کنار هم راهکار کتابه ولی به صورت جزئی‌ به راه حل توجه نمیشه و داستان تا حدودی مبهم تمام میشه و این سوال باقی می‌مونه که حد و مرز کجاست؟
کدام کارها رو اگر ترک کنی مصداق خوب بودن افراطیه و کدام کارها مصداق خوب بودن صحیح؟
      
52

7

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.