یادداشت نغمه رحیمیپور
1404/3/12
داستان تخممرغی که از بدو تولد خوب بوده ولی بقیهی خواهر و برادرهایش خوب نیستند تا اینکه تخممرغ خوب ترک میخورد از شدت خوب بودن و جورِ بقیه را کشیدن. دو تا ستاره دادم به خاطر زاویه دید، طنز داستان و تصاویر جذاب. از نظر مفهوم ستارهای نمیدم چون اولا دغدغهی مطرح شده در کتاب، دغدغهی کودک نیست ثانیا راهحل رفع مشکل درست نیست. تخم مرغی که خیلی خوب است و به همه خدمترسانی میکند و همه از او سوءاستفاده میکنند و کمکم به خودش آسیب میرسد، راهحل پیشنهادی کتاب چیست: هیچ تخممرغی کامل نیست، پس من هم میتوانم کامل نباشم! این راهحل با این نکته که به فکر خودت باش، به خودت برس خلط شده و شاید بشه گفت در کنار هم راهکار کتابه ولی به صورت جزئی به راه حل توجه نمیشه و داستان تا حدودی مبهم تمام میشه و این سوال باقی میمونه که حد و مرز کجاست؟ کدام کارها رو اگر ترک کنی مصداق خوب بودن افراطیه و کدام کارها مصداق خوب بودن صحیح؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.