یادداشت زهرا سادات گوهری
دیروز

بسم الله الرحمن الرحیم عمو مونتاگ داستان پسریه به اسم ادگار که با یکی از اقوامشون به اسم °عمو مونتاگ° رابطهی نزدیکی داره. عمو مونتاگ، عموی ادگار نیست ولی همه، به خصوص ادگار صداش میزنن عمو مونتاگ! اون معلوم نیست کدوم فرد از اقوام ادگاره، هیچکس نمیدونه چندسالشه. ولی ادگار عاشق اینه بره خونهش و به داستانهای اون گوش بده. داستانهای ترسناکی که فقط یک ذهن مریض یا خلاق میتونه خلقشون بکنه. این کتاب داستان یکی از روزهایی رو روایت میکنه که ادگار، به خونهی عمو مونتاگ میره تا عمو مونتاگ براش داستان تعریف بکنه. عمو مونتاگ داستانهای عجیب غریبی تعریف میکنه، دربارهی افرادی که اتفاقات ترسناکی براشون افتاده. توی خونهی عمو مونتاگ اشیا عجیبی پیدا میشه. همچنین، عموی ادگار ادعا میکنه تموم داستانهاش واقعیه. ولی اون راست میگه، یا نه؟ به نظر ادگار خیلی بعیده. ___ این کتاب در واقع متشکل از چندین داستان کوتاه و یه داستان بلنده که این داستانهای کوتاه توسط یکی از شخصیت محوری داستان بلند تعریف میشن. یعنی عمو مونتاگ. در پایان هر فصل و داستان، ما واکنش شخصیت اصلی یعنی ادگار رو به داستانی که شنیده میبینیم. این مجموعه داستان ها واقعا جالب بودن. اگه بخوام بگم چه حسی میدادن، باید بگم یه چیزی بود توی مایههای انیمیشنهای ترسناک که درسته شما رو نمیترسونن، ولی برای مخاطب کودک یا نوجوانی که زیاد فیلم ترسناک ندیده یا کلا به این موضوعات علاقه نداره، میتونه ترسناک باشه. یه جورهایی حس و حال انیمیشنهای °خانهی هیولا°،°خانوادهی آدامز°، و ... کتابی با حس و حال گوتیک و وحشت برای نوجوان. کتاب تعلیق خوبی داشت. داستانهای هیجان انگیزی داره و به شکلی هست که دلتون بخواد بفهمید چی میشه. خود شخصیتها از نظرم عمق خاصی نداشتن ولی با این حال جالب بودن. طوری بود که بشه باهاشون کنار بیای. و اینکه من به شخصه یاد کتاب مجموعه داستان برام استوکر از همین نشر افتادم که اون هم متشکل از داستانهای کوتاه جذاب و ترسناک بود. البته خب در مقایسه با عمو مونتاگ، قطعا توی سطح بالاتری بود ولی کتاب عمو مونتاگ برای مخاطبی مناسبه که بیشتر دنبال هیجانه و سن زیادی هم نداره. ترجمهی نشر پیدایش از نظرم زیاد جالب نبود. قابل قبول بود ولی یه ایراد خیلی بزرگ داشت و اون هم این بود که مکالمهها دائم شکلشون تغییر میکرد. یه جا عامیانه بود، یه جا ادبی بود. ولی مثل اینکه این مجموعه دو جلد دیگه هم داره که نشر پیدایش چاپشون کرده و برای همین، تصمیم گرفتم ادامهشم اگر پیدا کردم بخونم:) در کل کتاب جالبی بود. پ.ن:این عکس ضمیمه شده، حس و حال کتاب رو بهم منتقل میکنه. حس و حال راهروی خونهی عمو مونتاگ.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.