یادداشت دانشآموز
1403/12/17
داستان درباره مردیست که فوق تصور ما آدم معمولیها ثروتمند است، سه ازدواج رسمی داشته و تا جاییکه یادم مانده پنج تا بچه هم دارد و قرارست در یک جلسه رسمی در حضور وکلای همسران سابق و فرزندانش، پزشکان متخصص، دوربینها و رسانهها اول سلامت عقل و روانش تایید و درنهایت از آخرین وصیتنامهاش رونمایی و این ثروت هنگفت بین اهل و عیال تقسیم شود. بعد از تایید سلامت ناگهان بلند میشود و خودش را از بالای برج شیشهای که مالک نود و هفت درصدِ سهامش است، به پایین پرت میکند. حالا نوبت جناب وکیل است که وصیت نامه را در حضور همه بخواند. پیرمرد پُرحاشیه برای فرزندان و همسران سابق، ارث بخور و نمیری مقرر فرموده و اما اصل این ثروت رویایی برای کسیست؟ بله! ماجرا تازه شروع میشود. به نظرم جان گریشام قصهگویی توانا، شخصیتپردازی زیرک و تصویرسازی کاربلدی است. ☕ چرا بازار این نویسنده در بهخوان اینقدر بیرونق و ناشناخته است؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.