یادداشت عین راء

عین راء

عین راء

1402/1/30

        تصورم از کتابهای نشر ابراهیم هادی، تصور خوبی نبود. کتابهایی که خوانده بودم از این نشر، انقدر ضعیف بودند که مجابم بکنند احتمالا سلام بر ابراهیم هم مشمول این قاعده ضعف خواهد شد؛ برای همین سمتش نرفته بودم.
و البته که هر چیزی روزی انسانه. روزی انسان هم به قدر خودش داده میشه، نه کمتر و نه بیشتر و سلام بر ابراهیم روزی م نبود. 
سلام بر ابراهیم که روزی م شد، انقدر قوت معنی داشت که ضعف فرم نشر ابراهیم هادی رو پوشش داد. انقدر قوت داشت که با صفحات اول درگیرش شدم. انقدر که بگم "عزیزم ابراهیم" و باهاش ارتباط برقرار کنم.
ارزشهای گمشده ای که لا به لای کتاب تجلی پیدا کرده بودند عجیب درگیرم کرده. درگیری شهید با گمنامی درگیرم کرده. ارتباط شهید با خدا درگیرم کرده. مبارزه با نفس شهید درگیرم کرده. 
یه چند تا ابراهیم هادی میخوایم، روزی چند بار بهشون سجده کنیم! انقدر خوب. انقدر عزیزم! انقدر ابراهیم عزیزم! انقدر انقدر انقدر انقدر انقدر ...
گمشده بود. تازه پیداش کردم. خدا کنه گم بشم لا به لای شخصیتش :(
      
1

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.