یادداشت عطیه عیاردولابی
1403/2/5
4.6
30
من رو در حالی تصور کنید که مدتی زل زدم به در و دیوار و تلویزیون خاموش و آشپزخونه به هم ریخته تا بلکه بتونم ذهنم رو جمع کنم و از این کتاب بنویسم. به نظرم جزو معدود کتابهای رمان تاریخی- مذهبی است که میشه با اطمینان به همه معرفیش کرد. بدون هیچ ادعایی، بدون انبوه جملات قصار، بدون شعار و بدون هتک حرمت مقدسترینها شرح حال حاضرین در یکی مهمترین وقایع تاریخ بشر رو نوشته. انتخاب کلام، لحن و چند راوی برای تعریف ماوقع هوشمندانه بوده. و چه کار سختی بوده برای نویسنده تا به این نتیجه برسه. در خلال این کتاب بود که تونستم تا حدی از حال و هوای بیت امام دوم بفهمم. به واسطه این کتاب اگرچه هنوز فاصله قابل توجهی تا امام حسین داشتم، اما علی اکبر و ابالفضل رو فاصله نزدیکتری دیدم. شاید حتی سرم رو لای چینهای عبای ابالفضل عباس هم پنهان کردم و بو کشیدم. بعد کنار نفیله همسر امام حسن نشستم که مادر چند پسر رشید بود، از بزرگ شدنشون لذت میبرد، دلش پر ذوق میشد و احساس آرامش داشت. همین مادر با قلبی که از فشار شرحهشرحه بود برای رضای خدا و همسر شهیدش، شهادت پسران نوجوانش رو تماشا کرد. به خاطر این کتاب درباره حسن مثنی و فاطمه بنت حسین بیشتر خوندم. کنار قاسم نوجوان راه رفتم و با شک و تردیدهاش همراه شدم. و برای بار چندم برام مرور شد که ولایتمداری کاری بسیار سخته. از حرف و ادعا تا عمل راه زیاده و در این راه چه چیزها که باید فدا کنی. ولایتمداری یکی از سختترین امتحانهای الهیه.
(0/1000)
نظرات
1403/2/7
چقد دلتنگ خوندن همچین کتابایی بودم. ممنون میذارم تو نوبت. به امید اینکه تو طاقچه یا فیدیبو هم اشتراکیش باشه.
2
2
1403/2/9
پیشنهاد زیاد دارم بخونید و پیشنهاد بعدیم اینه که ترجیحا خود کتاب رو بخرید. بعضی کتابا یه جور دیگه ارزش خریدن و تو کتابخونه بودن رو دارن.
0
عطیه عیاردولابی
1403/2/6
0