یادداشت زهرا عشقی مُعز
1402/12/3
3.6
17
جلال ِ۲۰ ساله ، با جلالِ ۳۰_۴۰ سالگیاش بسی توفیر دارد. پخته شدن شخصیت جلال،خروج قلمش از کلیشه،ورود حرف های نو و تازه تر،در آثار پس از این، به وضوح با خواندن این کتاب و مقایسه اش با کتب متاخرش،حس میشود. کتاب مجموعه داستان است که از همه بیشتر، ۱.گنج، ۲. زیارت، ۳.تابوت و ۴. شمع قدی را دوست داشتم. پ.ن: نسخه چاپی ای که من خواندم، چاپ اسفند ۱۳۴۹ بود، قدیمی ، آب خورده، باد کرده، و چسب کاری شده. نمیدانم کتاب از کجا آمده و سرو کلهاش در کتابخانهما، پیدا شده، آنهم با کاغذهای زخیمش که بوی کهنگی میدهند. ولی حس و حال خوب کتاب با این نسخه قدیمی چندبرابر بود و مرا راحت تر به آن سالهای دور و خاکخورد میبرد. نشانگر هم متناسب با رنگ جلد کتاب انتخاب شده و از این ادایی بازی ها...😁😉
(0/1000)
نظرات
1402/12/5
ایول چه عالی، خوندن این قبیل کتابها به من خیلی بیشتر از کتاب های نو و چاپ معاصر، کیف میده.
1
1402/12/5
1