یادداشت حمیده کاظمی

        توی سینما وقتی پسر دلفینی۲ در حال پخش بود، کتاب [سفر به قبله] هدایت الله را تمام کردم. به نظرم خوب آمد. مناسک برایم مرور شد. مختصر و مفید نوشته بود. فعل‌هایش یک جاهایی ماضی یک جاهایی مضارع بود؛ اما توی ذوق نمی‌زد. نمی‌دانم نویسنده کتاب دیگری هم دارد یا نه. وقتی رفته بود حج و این‌چیزها را می‌نوشت من هنوز مدرسه‌ای نشده بودم. نثر صمیمی‌ای داشت، به جز قسمت‌هایی که برای صبح به خیر ایران نوشته بود. اگر فقط از معنویات می‌نوشت من هیچ تصویری از حج سال ۷۰ نمی‌تواستم ببینم. آن سال هر هزار تومان، بیست و پنج ریال سعودی بوده و امسال هر ریال سعودی نزدیک بیست و پنج‌هزار تومان! خرجشان را خودشان می‌دادند، حتی دست روی دست قصاب گذاشتند تا ذبحشان را انجام دهند. من نمی‌دانستم مصری‌ها این‌قدر شوخ‌طبع هستند. با جملات این کتاب هم خندیدم وهم گریه کردم. قلم‌تان مانا آقای بهبودی.


      
80

17

(0/1000)

نظرات

کتاب شرح اسم که خاطرات آقاست، به قلم ایشونه

1