یادداشت •آکانه•
1404/5/5

بخاطر عنوان کتاب تمام مدت دنبال آدمی غریبه بودم که به صحنه بیاد و رفتاری پر سروصدا داشته باشه بدونِ اینکه بدونم اون بیگانه میتونه آدمی باشه که مثل مردم عادی رفتار نمیکنه. هزار بار خداروشکر که به مرور زمان آدمها، تلاش بیشتری برای درک کردنِ آدم های متفاوت از خودشون کردن. این بیگانهی مظلوم تنها کاری که میکرد شک کردن به خودش بود. باید گریه میکردم؟ باید پشیمون باشم؟و... ◇ البته من هنوز نفهمیدم علت قتلش چی بود و یه سوال از خوانندگان کتاب...علت خنثی بودن احساساتش بیماری سل بود؟!
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.