یادداشت کتابفام
1404/4/15
104 صفحه در 2 ساعت. "سلیقهی خوب سردمزاج است"؛ این عبارتیست که به تداوم در این مجموعه جستارهای «تانیزاکی» به چشم میخورد که رجوع میکند به آلودگی و نقش آن در زیباییشناختی شرقی و خصوصن، ژاپنی، آنگاه که یک شیء بر اثر مداومت تماس دست و در نتیجه چرک و تعرّق پوست با آن، کدر میشود و زنگار میگیرد و ردّ زمان بر آن بر جای میماند که گذشتهی آن شیء را دربر میگیرد و یا ناپاکیای که در جاهای تاریک بهوجود میآیند و مرزی با تمیزی میسازند. با این مقدمه راحتتر میشود نشان داد که تانیزاکی در «در ستایش سایهها» در پی اعتلای خاموشیست، نه به معنای قهقرا، بلکه آن خاموشی و کدورت و تاریکیای که ریشه در هویت ژاپنیها و شاید شرقیها دارد که موجب آسایش روان آنها میشود که تا مصالح ساختمانی استفاده شده در خانههایشان هم میدود. «در ستایش سایهها» مجموعه جستارهایی هستند که عمدتن در حدود سالهای ۱۹۳۳ و ۱۹۳۴ نوشته شدهاند از رماننویس مشهور ژاپنی «جونیچیرو تانیزاکی» با محوریت "سایهها" که میتوان برچسب ناسیونالیستی بودن را هم بر آنها زد آنهنگام که خرده میگیرد بر "ما"ی ژاپنیها که با وجود داشتن چنان تاریخ و پیشینهی فرهنگی، دست آخر در بسیاری جهات پیرو دانش، علوم، فلسفه و حتی سبک زندگی غربی شدند، که اگر میتوانستند مثلن اولین مخترعان مثلن خودنویس باشند، با خلق یک "خودنویس" میتوانستند بر گسترهای بیش از یک محصول تولیدی، بر اساس نیاز ژاپنی تأثیر بگذارند. هرچند که «تانیزاکی» در قالب ادبیات توانسته است سایهی فرهنگ ژاپنی را هرچه بیشتر درازا ببخشد، اما خودش نیز اذعان دارد که با توجه به سرعت خیرهکنندهی تغییر و اصلاحات فرهنگی، دیگر به تمامی بازگشتن به آن سبک زندگی ژاپنی، امکانپذیر نیست.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.