یادداشت نرگس عمویی

        "You don't get to choose if you get hurt in this world, old man, but you do have some say in who hurts you. I like my choices. I hope she likes hers."

- I do, augustus
I do.
واقعیت اینه که داستان‌هایی که انسان‌هایی با بیماری‌ خاصی که فرصت زیادی برای زندگی ندارند و عاشق می‌شن و اینا، مستقیماً احساسات خواننده رو درگیر می‌کنن و شاید point هم همینه. این داستان هم هرچند صفحه یک‌بار، آدمو غرق تو اشک‌های خودش می‌کنه و درپایان غم عالم‌و روانه‌ی دل می‌کنه. و از اون‌جایی که این رسالتو با موفقیت به پایان می‌رسونه، در ژانر خودش داستان قشنگ، تحت تاثیرقراردهنده و با شخصیت‌پردازی مناسبیه. 
فیلم و کتاب در یک سطحن، نمی‌تونم بگم یکی بهتره. هرکدوم به شیوه‌ی خودش منو در اشک‌هام غرق کردن. ولی به هرحال بعد از دیدن فیلم، خواندن داستان که از نظر متن کامل‌تر و بیشتر از دیالوگ‌های فیلم (و در جاهایی، بهتر)بود، خیلی کیف داد. 
جان گرین؟ دمت گرم مرد.
      

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.