یادداشت مرضیه‌بانو

        نمایشنامه «گوریل پشمالو» در 8 پرده توسط یوجین اونیل نوشته شده و بیش از هر چیز روایتگر فرایند از هم گسستگی هویت انسان است.

این فرایند در چند مرحله برای «ینک» شخصیت اصلی این نمایشنامه رخ ‌می‌دهد:

مرحله اول؛ حضور ینک و هم قطارانش در زیر عرشه کشتی است. ما این نکته را ‌می‌دانیم که ینک خانواده آشفته ای داشته، از خانه فرار کرده و با توجه به بدن پرقدرتش و تجربه چند شغل کارگری، اکنون در محوطه سوخت رسانی کشتی کار ‌می‌کند. ینک اقتدار و جایگاهی در شغل خود کسب کرده است، نگاهش این است که ما کارگران اُس و اساس کشتی هستیم و اگر ما نباشیم بقیه چیزها نیستند. این نگاه به او احساس ارزشمندی ‌می‌دهد. در واقع ینک برای خودش دنیای کوچک معناداری درزیر عرشه کشتی دارد که به آن دلخوش است، اما یک اتفاق (ورود یک دختر) تعادل این دنیا را برهم ‌می‌زند. او احساس ‌می‌کند که دیگران معنای دنیای او و اهمیت و نقش مهم او را درک نمی‌کنند و او را در حد «یک گوریل پشمالو» پایین ‌می‌آورند. این نقطه شروع گسست در این باور ینک و احساس ارزشمندی اوست.  

مرحله دوم؛ ینک برای حفظ درکی که از خودش به عنوان
انسانی بسیار موثر دارد که بنیان و پایه همه امور بر بازوهای پرقدرت او و افرادی مثل اوست تلاش ‌می‌کند. این نمایشنامه در این مرحله در مکان‌های دیگری ادامه ‌می‌یابد مثلا منطقه پولدار نشین شهر، زندان، اتاق اتحادیه. 
در این مرحله مخاطب این سوال را دارد که آیا او ‌می‌تواند هویت خود را که در اتاق سوخت رسانی به دست آورده بود بازیابد، آن شخصیت مقتدری که همه از او حساب ‌می‌بردند؟ آیا او ‌می‌تواند دوباره احساس ارزشمندی خود را حتی به گونه دیگری بازسازی کند؟

💥در پاراگراف بعدی شاید داستان "فاش شود"، اگر حساسید به این موضوع لطفا نخوانید💥
مرحله سوم؛ از لحظه‌ای که ینک از اتاق اتحادیه به بیرون پرت ‌می‌شود تا صحنه آخر که در باغ وحش ‌می‌گذرد، دیگر ینک از بازسازی آن احساس و نگاه پیشین به عنوان یک انسان ناامید شده، دیگر نمی‌داند چه کار کند،احساس تنهایی دارد و انگار هیچکسی مثل او به دنیا نگاه نمی‌کند، برای هیچکس مهم نیست، دیگر آن ینک خوشحال که سخت کار ‌می‌کند و خود را موثر ‌می‌دید وجود ندارد و باور او به خودش فرو ریخته. ینک حتی احساس همذات پنداری بیشتری با "گوریل"‌ها دارد.  گوریلی که ‌می‌تواند به راحتی دنده‌های او را خرد کند؛همانطور که باور، احساس ارزشمندی، هویت و "من چه کسی هستم؟" او در جامعه خرد شد. 

این نمایشنامه در 8 پرده به قلم اونیل اوایل قرن بیستم نوشته شده است و ماجراهای آن در چند مکان جریان دارد.

پ.ن۱: خیلی بیشتر و از زوایای گوناگون سیاسی و اجتماعی ‌می‌توان راجع به آن نوشت. شاید یک زمانی این نوشته را تکمیل کردم.
پ.ن۲: مقدمه‌ای ابتدای کتاب آمده که بسیار سودمند است و براساس آن می‌توان وضعیت ینک را فقط درباره یک نفر ندانست بلکه آن را نمونه ای از  یک گروه و طبقه تلقی کرد و تفاسیر هر رفتار یا موقعیتی را گسترش داد.
      
101

17

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.