یادداشت
1403/2/2
تا حالا شده از دست کسی ناراحت باشید که مثلاً چرا این کار را انجام داد و بعد در وضعیتی قرار بگیرید تا کمی از احوالات او را درک کنید؟ راوی ما از دست پدرش شاکی است. حالا شما فکر کنید آقا پسر ما در همین گیر و دار با نوزادی روبهرو میشود. نوزادی که وسط راه او سبز شده تا خیلی چیزها یادش بدهد. ادامهی داستان به چالشهای او و بچه میگذرد که انصافاً نویسنده هنرمندانه این چالشها را بیان میکند و در بیشتر داستان محال است از ته دل نخندید. حتی با اینکه تعداد صفحات کتاب کم است، نویسنده از تعلیق هم ما را محروم نمیکند. هر چند داستان طنزی را میخوانید، اما با تمام شدن کتاب احتمالاً به فکر فرو میروید و به کسانی فکر میکنید که خیلی برای بزرگ کردنتان زحمت کشیدند، پدر و مادرتان را میگویم...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.