یادداشت خدای خورشید

            -'🍷⁠*⁠.⁠✧                 ⁺‧₊˚ ཐི⋆♱⋆ཋྀ ˚₊‧⁺               𝒱𝒶𝓂𝓅𝒾𝓇ℯ   
   
به شخصه انتظارم از یه کتاب فانتزی خون آشامی خیلی بیشتر بود. بخش اول کتاب نسبتا خوب بود ولی بخش دومش برام خیلی کسل کننده و تکراری شد. با پایان قابل پیش‌بینی.  عاشقانه این کتاب برام هیچ جذابیتی نداشت. کلیشه و کلیشه. 
اکثر کتابایی که از بعضی جنبه ها، شبیه کتابای معروفی مثل بازی های گرسنگی و ارباب حلقه ها هستن، توجیه ضعیفی برای شروع داستان دارن. منظورم اینه:
🚫هشدار اسپویل!🚫
 انگیزه اوریا برای شرکت در کژاری، تبدیل شدن به خون آشام بود (قوی تر شدن)، ولی اگه خون آشام شدن اینقدر خطرناکه، چرا رفتن به یه مسابقه مرگبار پر از خون آشام انتخاب عاقلانه تری هست؟ اگه از هر سه تبدیل شده دو نفر بمیرن، پس توی مسابقه که در آخر فقط یه نفر زنده میمونه هم چنین احتمالی وجود داره. 
دنیاسازی کتاب؟ کدوم دنیا؟ واقعا جهان کتاب، خیلی مبهمه. خیلی چیز ها باهم جور در نمیان و منطقی نیستن. 
شخصیت پردازی؟ دیگه واقعا داره تکراری می‌شه. قهرمان داستان، یه فرد خیلی جسور هست که به هیچکس اعتماد نداره، پرخاشگر و همیشه عصبانیه، هیچ راهی جز قوی تر شدن نداره، بعد یهو یه پسر که از قضا! دشمنش هست میاد توی زندگیش. عاشقش می‌شه، فکر می‌کنه تمام مدت راجب اون شخص، زود قضاوت می‌کرده، و ناگهان! بهش خیانت می‌شه😶 بعد دوباره از هم متنفر می‌شن ولی همچنان باهم هستن و... و.... و.... کلیشه های همیشگی! 
خیلی چیزای دیگه هم درمورد این کتاب هستن که دوست نداشتم. میدونم کاملا سلیقه ایه، ولی به نظرم وقت خودتون رو با خوندن این کتاب هدر ندید.
ممنون که خوندی ࣪ ִֶָ☾. ✃𓄧꒷꒦

     ⁺‧₊˚ ཐི⋆♱⋆ཋྀ ˚₊‧⁺                ִֶָ. ..𓂃 ࣪ ִֶָ🦇་༘࿐            𝔅𝔦𝔱𝔢 𝔐𝔢