یادداشت alef
1402/10/15
3.3
70
در این کتاب یزدانی خرم، بر خلاف دو کتاب قبلی، داستان هاو شخصیت های مختلف گوناگونی را روایت نمی کند و شخصیت ها و داستان ها در این کتاب به شدت کاهش پیدا می کند. کتاب در کل روایت داستان زندگی یک خانواده 7 نفره است که به صورت های گوناگون هر 5 فرزند خود را در طول چند ماه از دست می دهد و البته با چند شخصیت جانبی و دو روح سرگردان کتاب های قبل، که در این کتاب یکی از ارواح به طور کامل معرفی می شود. داستان این کتاب هم در سالهای دهه 60 روایت می شوند. اما من دو کتاب قبلی رو بیشتر دوست داشتم. البته این کتاب هم جذابیت هایی داشت به خصوص داستان اول این 5 برادر. ولی داستان های بعدی به جذابیت اولی نبودند. جذابیت دیگر کتاب وجود و حضور شخصیت ها و حتی بعضی از مکان های دو کتاب قبلی در این کتاب بود. جذابیت دیگر کتاب برای من اشاره به وجود اقلیت های دینی کشور در این رمان بود. در این کتاب هم ارمنی ها حضور داشتند و هم صائبی ها که من به خاطر موضوع پايان نامه ام این ذکر نام را دوست داشتم. در کل احساس میکنم نویسنده به دلیل سالها کار کردن در روزنامه و روبه رویی با اخبار مختلف(به گفته خودشان) دوست داشته تمام این حوادث را در قالب داستان هایی با هم مرتبط کند و داستانی خیالی و جذاب را روایت کند که به نظر من در هر 3 کتاب موفق هم بوده است ولی خب، به خاطر تلخ و سیاه بودن اکثر حوادث واقعی، داستان های روایت شده تاریک و سیاه می شود. هر چند که به نظرم داستان این کتاب در آخر خوب از کار در نیامد. بعضی از خوانندگان هم اعتقاد به نمادگرایی و سمبلیک بودن بعضی از روایت های این کتاب دارند که البته جای تامل دارد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.