یادداشت رعنا حشمتی
1403/8/14
2.8
4
کتاب مجموعهٔ دو جستار کوتاه درمورد کتاب بود. اولی: آنها زنده بودند و با من حرف میزدند دومی: خواندن در توالت توی اولی هنری میلر میاد درمورد کتاب خوندن و نخوندن و همهٔ اینا کلی برامون رودهدرازی میکنه! با خیلی جاهای کتاب خندیدم و خیلی جاهاش بنظرم جای بحث داره. خوراک اینه که جملههاشو بذاری جلوت و با دوستات درموردش حرف بزنی. که نظر تو چیه؟ واقعا باید به بقیه کتاب معرفی کرد؟ نظرت درمورد کتاب قرض دادن چیه؟ بنظرت چندتا اثر اصیل در دنیای ادبیات وجود داره؟ آدما چه حسی دارن که کتاب میخونن اصلا؟ و چیزهایی از این قبیل… و دومی، اینطور شروع میشه: «دربارهٔ کتاب خواندن موضوعی هست که به نظر من ارزش دارد دربارهاش صحبت کنیم، چون با عادتی فراگیر سروکار دارد و تا جایی که من خبر دارم، دربارهاش چیز زیادی نوشته نشده؛ منظورم خواندن در توالت است. بچه که بودم برای پیدا کردن جای دنجی که بتوانم کتابهای کلاسیک ممنوعه را ببلعم، میرفتم توی توالت. بعد از آن دوران، دیگر هیچوقت توی توالت کتاب نخواندم.» و بعد میاد یه رودهدرازی دیگه شروع میکنه و همهٔ اونایی که تو دسشویی کتاب میخونن رو مسخره میکنه و ایده اصلیش اینه که به دفعت همونقدر اهمیت بده که به غذا خوردن و وقتی مشغولشی، خب مشغول همون کار باش و حواس خودتو پرت نکن یا الکی بیشتر اونجا نشین. :)))) و حالا به انواع مختلفی میاد برای این موضوع مسخرهبازی درمیاره و البته سعی میکنه همه این حرفها رو خیلی جدی بزنه. :)) شبیه مطالعات علمی و خیلی خشک. :)) ولی در بطن خودش بامزهس. مخصوصا اونجایی که داره میگه شاید زنتون فرار کنه بره تو دسشویی و کتاب بخونه و شما… بذارید متن خودشو بیارم: «اجازه ندهید عصبانیت بهتان مسلط شود. فقط بکوشید تصور کنید زنی آنجا روی کاسهٔ توالت نشسته که شما زمانی آنقدر دیوانهوار دوستش داشتهاید که جز با او بودن در تمام عمر، هیچ چیز دیگری برایتان ارزش نداشته. به دانته و بالزاک و داستایفسکی حسادت نکنید اگر او آنجا با این ارواح گفتگو میکند. شاید داره انجیل میخونه! اونقدر اون تو مونده که لابد سر تا ته کتاب تثنیه رو خونده. میدانم. میدانم چه احساسی دارید. اما او انجیل نمیخواند و شما هم این را میدانید. احتمالا شیاطین، یا سرافیتا، یا کتاب زندگان مقدس نوشتهٔ جرمی تیلور را هم نمیخواند. ممکن است بربادرفته دستش باشد. اما چه اهمیتی دارد؟» و خلاصه که اینطور. :)) اگه دوست دارید هفتاد صفحه پای صحبتهای کتابی یک مغز دیوانه و ادبیاتی بشینین، توصیه میکنم. جالب بود.
(0/1000)
1403/8/15
1