یادداشت علیرضا فراهانی
2 روز پیش
اینگونه مینویسم که این کتاب اثری کلاسیک و همهخوان در حوزهی پژوهشی خود است که درآمد و مقدمهای قابلفهم برای نظریه و عمل روایت درمانی ارائه میدهد. این کتاب سومین کتابی است که درباره درمان روایی مطالعه کردم و جز کتابهای مناسب جهت آشنایی تخصصی تر با این درمان میباشد. باید اشاره کرد که کتاب بر اساس رویکرد درمانی(روایت درمانی) که توسط مایکل وایت و دیوید اپستون پایهگذاری شده است، نوشته شده است. نویسنده کتاب، شاگرد وایت بوده و آموزشهای گستردهای نزد او هم دیده است. این کتاب را به عنوان راهنمایی برای مشاوران تازهکار و منبعی تأملبرانگیز برای درمانگران با تجربه نوشته است تا بتوانند اصول درمان روایی را در چارچوبهای کاری خود ادغام کنند. کتاب درمان روایی را در چارچوبی پستمدرن و سازهگرایی اجتماعی قرار میدهد و بر نقش محوری روایتهای مراجعان در فرآیند درمان تأکید دارد. نویسنده نشان میدهد که چگونه درمان روایی مشاوران را دعوت میکند تا از گفتمانهای آسیبشناسانه فاصله بگیرند و در عوض، با استفاده از پرسشهای هدایتشده و بازسازی روایتها، به خلق روایتهای توانمندساز کمک کنند. این روش درمانی به افراد کمک میکند تا داستانهای زندگی خود را بازنویسی کنند، معانی جدیدی خلق کنند، روایتهای غالب مشکلساز را به چالش بکشند و احساس توانمندی را تقویت کنند. روایتدرمانی بر این اصل استوار است که افراد با مشکلاتشان تعریف نمیشوند، بلکه داستانهایی که درباره خودشان تعریف میکنند، هویت آنها را شکل میدهد. این داستانها تحت تأثیر زمینههای فرهنگی، اجتماعی و خانوادگی شکل میگیرند. اشاره کنم که این کتاب به دلیل وضوح در ارائه مفاهیم پیچیده بدون سادهسازی بیشازحد، با اهمیت است. از دیدگاه علمی، کتاب یک روش رواندرمانی ارائه میدهد که بر پایههای نظری و تجربی به دست آمده از اتاق درمان استوار است. نویسنده کتاب را در نه فصل سازماندهی کرده است که با معرفی درمان روایی (فصل اول) و ایدههای بنیادین آن (فصل دوم) آغاز میشود. این ایدهها ریشه در سازهگرایی و پسامدرنیسم دارند و دیدگاههای ذاتگرایانه را رد میکنند. این رویکرد معتقد است که هویتها و مشکلات افراد از طریق روایتهایی که درباره زندگی خود میسازند، شکل میگیرند. پین با جزئیات توضیح میدهد که چگونه درمان روایی از تکنیکهایی مانند گفتوگوهای برونسازی (فصل سوم)، تشویق به دیدگاههای گستردهتر (فصل چهارم) و پرسشهای هدفمند (فصل پنجم) استفاده میکند تا روایتهای پر از مشکل را تجزیه کرده و روایتهای جایگزینی را که بر توانمندی و تابآوری تأکید دارند، خلق کند. ارزش علمی این کتاب در ارائه نظاممند روشهای درمانی، پشتیبانیشده با نمونههای موردی گسترده (فصول هشتم و نهم) نهفته است که کاربرد این روش را در زمینههایی مانند افسردگی، بهبود از سوءاستفاده و مشاوره زوجین نشان میدهند. استفاده از اسناد و شواهدِ درمانی (فصل ششم) و فرآیند گفتن و بازگفتن (فصل هفتم) به عنوان مداخلاتی ساختاریافته ارائه شدهاند که تغییرات قابلاندازهگیری در ادراکات و رفتارهای مراجعان را تسهیل میکنند. باید اشاره داشت، اگرچه درمان روایی فاقد دقت کمی روشهای شناختی-رفتاری است، تأکید کیفی آن بر معناسازی با تحقیقات روانشناختی معاصر درباره هویت روایی، همجهت میباشد. بنابراین، این متن پلی بین عمل بالینی و متون نظری ایجاد میکند و چارچوبی علمی برای مشاوران ارائه میدهد. باید اشاره کرد که ساختار کتاب خود بازتابدهنده فرآیند درمان روایی است و خوانندگان را از مفاهیم پایه به کاربردهای عملی در زمینه درمان هدایت میکند. سبک نوشتاری نویسنده، برای دانشجویان قطعا مورد پسند خواهد بود، بهگونهای که ایدههای پیچیده را بدون از دست دادن عمق، قابلفهم میسازد، به ویژه در فصول هشتم و نهم، به عنوان ابزاری روایی عمل میکند که خوانندگان را در تجربیات زیسته مراجعان غرق میکند و نشان میدهد که چگونه داستانها در درمان بازسازی میشوند. این نمونهها به عنوان خردهروایتهایی عمل میکنند که اصل مهم کتاب را منعکس میکنند: داستانگویی عملی تحولآفرین است؛… از منظر فلسفی، کتاب پین ریشه در پسامدرنیسم، پساساختارگرایی و سازهگرایی اجتماعی دارد و با جریانهای کلیدی فلسفهدر دهههای اخیر همراستا است. نویسنده توضیح میدهد که چگونه درمان روایی مفروضات مدرنیستی درباره هویتهای ثابت و حقایق جهانی را به چالش میکشد(فصل دوم). این رویکرد معتقد است که مشکلات ذاتی افراد نیستند، بلکه از طریق روایتهای اجتماعی و فرهنگی ساخته میشوند، دیدگاهی که با نقدهای فلسفی بر ذاتگرایی همسو میباشد. تأکید نویسنده بر تجزیه روایتهای «پر از مشکل» و پرورش «نتایج منحصربهفرد» نشاندهنده تعهدی پساساختارگرایانه به بیثبات کردن روایتهای غالب و ایجاد فضا برای صداهای به حاشیه راندهشده است. نکته قابل توجه این است که کتاب علاوه بر سویههای علمی و درمانی، ملاحظات اخلاقی و سیاسی نیز دارد که با فلسفههای عدالتمحور اجتماعی همخوانی دارد، به ویژه آنهایی که بر توانمندسازی و در برگیری هرچه بیشتر افراد از اقشار مختلف در عمل درمانی تأکید دارند. از نکات جالب و در راستای تطبیقی دیدن نتایج علوم مختلف در حوزهی علوم انسانی که باید گفت، این است که روایت درمانی با تشویق درمانجویان به بازسازی روایتهایشان، نوعی عمل هرمنوتیکی را اجرا میکند که معنا را در همکاری با مراجع در نزدیکترین زمان حال که امکان وقوع دارد، تفسیر و بازسازی میکند. گفتوگو و فهم متقابل بین درمانگر و درمانجو که با کمک رابطهی درمانی در فضای درمان روایی ایجاد میشود، شبیه مواجههی عالِم علوم انسانی با متن چاپی پیشرو میباشد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.