یادداشت پواد پایت
یادم است یکجایی در پستوهای نوت گوشیام در متنی نوشتهام که به نظرم بهترین کتابهای غیرداستانی آنهاییاند که فکر آدم را کار میاندازند. یک صفحهشان را که میخوانی دیگر نمیتوانی ادامه بدهی. باید راه بروی و هضمش کنی و با تجربهی خودت تطبیقش بدهی. ذهنت دوروبر جملهها میچرخد و مفاهیم را پر و بال میدهد. «صراط» دو سالی میشود که کتاب بالینی من است. نمیدانم در این دو سال چند بار خواندمش. حتی دیگر نمیدانم چه چیزهایی توی کتاب بوده و چه چیزهایی برداشتهای خودم است. مرزهایش برایم گم شده. شبهایی بوده که کتاب را خواندهام و توی ذهنم مشاجرهی مفصلی با نویسنده کردهام. خیلی جاها حتی حرفش را قبول نکردهام. جنگیدهام و زمین خوردهام و دوباره بلند شدهام. یک تصویر افسانهای از خواندن این کتاب در ذهنم دارم که احتمالا کس دیگری اگر بخواند هیچ وقت تجربهاش نمی کند🤝 امشب که دارم این متن را مینویسم میشود دقیقا ۲۴ سال که از فوت نویسنده گذشته. نثر کتاب قدیمی و بعضی جاها نچسب است اما هنوز محرک فکرهای خوانندهی ۲۴ سال بعد میشود. برای کتاب چه ارزشی از این بالاتر؟
10
(0/1000)
نظرات
به نظرم خصوصیت این کتابه. یه جورایی چون بخشی از حرفاش به زندگی زیسته آدم مرتبط میشه، با هر تجربهای و هر تغییری در جهانبینی، عملا درک آدم ازش تغییر میکنه.
0
مرجان رنجبر
1402/06/21
0