یادداشت zed_bml
1404/1/31
تا قبل از مطالعه این کتاب ، تنها چیزی که از تاکید اسلام بر برنامهریزی میدانستم همان حدیث امام علی علیهالسلام بود که فرموده اند: اوصیکم بتقوی الله و نظم أمرکم. اما در این کتاب با انبوهی از احادیث و روایات و ادعیه مواجه شدم که یا برایم کاملا جدید بودند و یا نه، احادیثی بودند که قبلا نیز شنیده بودم اما حالا در چهارچوب برنامهریزی جور دیگری معنایشان را میفهمیدم. در این کتاب از عینک دین به برنامهریزی و متعلقات آن نگاه شده است. از ضرورت برنامهریزی گرفته تا مبنای آن و چگونگی برنامه ریزی و سپس عمل به آن و در نهایت ارزیابی اش . در دنیای امروز که با انبوهی از محتوای مربوط به برنامهریزی مواجهیم، خواندنش را نه تنها خالی از فایده نمیدانم بلکه به نظرم ضروری است. و به دلیل وجود نگاه دینی، این کتاب حتی پرفایدهتر از کتابهای دیگر در این زمینه است که فاقد چنین روحی هستند. به بیان دیگر ، در کتابهایی که صرفا از برنامهریزی میگویند مخاطب به یک (خب که چی؟) میرسد و جوابی برایش ندارد مگر اینکه مثلا اگر برنامه ریزی نکنی به موفقیتهای مادی نمیرسی ، ذهن آرامی نداری و.... . اما در این کتاب پاسخ همان (خب که چی؟) داده شده است.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.