یادداشت پری

پری

پری

1403/9/15

جایی برای زندگی
        سرگذشت دختر جوانی مبتلا به اسکیزوفرنی، با ذکر مو به موی جزئیات، مبنای نوشته شدن کتابی است که برنده‌ی پولیتزر شده است… .(متن پشت جلد)
این کتاب، رمان نیست و ذکر جزئیات پرونده‌ی سیلویا فرامکین( اسم مستعار) هست ولی به دلیل ذکر جزء به جزء حالات و احوالات کشش بسیار زیادی دارد.
فکر می‌کنم این کتاب برای پزشکان، روان‌پزشکان و روان‌شناسان جذاب‌تر باشه چون در طول کتاب، اصطلاحات پزشکی و دارویی به کار میره که اگر کسی علاقه‌ای به این موضوعات نداشته باشه، «شاید» این کتاب براش خسته‌کننده باشه.
در این کتاب هم تاثیر ژنتیک و هم تاثیر محیط بر روی زندگی فرد دیده میشه. بیشتر مطالب در دهه‌ی ۱۹۷۰ در نیویورک رخ داده و طبیعتاً امروزه شاهد پیشرفت بیشتری هستیم ولی در حین خواندن این کتاب بین دو سوال “بیمار چه گناهی دارد؟” و “خانواده چه گناهی دارند؟” در گردش بودم.
صفحه‌ی ۲۴۰ بعد از ذکر کلی اتفاقات و سختی‌ها سیلویا می‌پرسه:«یعنی توی دنیای به این بزرگی جایی برای من نیست؟» و در این لحظه یک سکوت، یک بغض فاصله میندازه تا خط بعدی!
وقتی کم کاری‌ها و خطاها و گاهاً اشتباهات عمدی دستیاران بیمارستان رو می‌خواندم این جمله‌ی خانم پلاتنیک مدام در ذهنم مرور می‌شد که «بیماران روانی بی‌پناه‌ترین هستند چرا نباید کاری کنیم که کمی از دردشون کاسته بشه؟»
      
306

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.