یادداشت علی قدردان

و توی دروازه
مقاومت ملی
        مقاومت ملی با اتحاد اقوام ایرانی...

کتاب روایت مردمانی است سخت‌کوش که هم‌زبانی با رژِیم سفاک بعث باعث نشد با آن‌ها همراهی کنند و مردم و کشور خود را فراموش کنند
از این جهت زیباست
روایت نوجوانانی است که با دست خالی 
به جنگ لشکرهای تا دندان مسلح آمدند
و نترسیدند 
نه از سلاح‌های دشمن
نه از بلایی که ممکن بود
در نبودشان
خانواده‌های کوچک و شکننده‌شان
را تحت تاثیر قرار دهد
از این جهت هم زیباست
جنگ بی‌رحم است 
تلخ است
غم و غصه دارد
هر چند همین‌ها هم زیبایی‌های خودشان را دارند
اما نویسنده سعی کرده است با زبان طنز و به قول خودش 
"دانای کل بازیگوش"
زهر داستان را بگیرد و این نیز 
کار خوب و به جایی بوده است

اما جند نکته در مورد تعلیق‌های عمومی:

1. تاکید زیاد روی سیگار کشیدن و تصویرسازی 
از افراد سیگاری بنظر می‌آید  
مناسب نباشد 
به خصوص وقتی مخاطب نوجوان است
 چند نفر در قصه سیگار مصرف می‌کردند
که در بخش‌هایی از قصه تصویرسازی 
استعمال سیگار صورت گرفته است

2. نویسنده سعی دارد به مخاطب نوجوان بگوید
ساده و زودباور نباش و هر سخنی را باور نکن
اما این کار را با دروغ‌گویی و به تعبیر خود، 
لاف زدن انجام می‌دهد. مشکل اینجاست
که با دستمال آلوده نمی‌توان جایی را تمییز کرد
یعنی اگر نویسنده می‌خواست هوش و ذکاوت را بالا ببرد
و زودباوری را مرتفع کند 
باید از روش مناسب‌تری استفاده می‌کرد
این روش بیشتر برای  بسط دروغ‌گویی و بی‌اعتمادی در مخاطب
کارساز است 
«چون عمل ما بیش از سخن ما تأثیر دارد»/ پایان
      
12

2

(0/1000)

نظرات

پاپِلی

1403/6/10

کجاش روی سیگار تاکید کرد؟ =/  حس بی‌اعتمادی رو هستم ولی دروغ کلا و هرگز.

0