یادداشت رؤیا

رؤیا

رؤیا

18 ساعت پیش

        از مقدمه:
در نیمه‌ی دوم قرن نوزدهم، فرانسه همچون پادشاهش، ناپلئون سوم، بیمار و بی‌رمق و ناچار جنگ‌گریز بود، اما همسایه شرقی‌اش پروس، به رهبری بیسمارک، مست از پیروزی و اتحاد، سودای گسترش و یکپارچگیِ سرزمین‌های فتح‌شده را در سر داشت. سرانجام فاجعه رخ داد و دو کشور رودرروی هم قرار گرفتند و نبرد نابرابر به سرنگونی پادشاهی در فرانسه و آلمان متحد انجامید.
داستان آدم‌خواران براساس واقعه‌ای هولناک نوشته شده که در ۱۸۷۰، در سال‌های همان جنگ، در دهکده‌های در جنوب‌غربی فرانسه رخ داده.

-----

«... در افق، خون گریه می‌کرد. منظره‌ی مخوفی بود. ...»

----


به واقعی بودن داستان و اتفاقاتی که روایت شده، نمیشه ستاره داد؛ ولی ترجمه روونه و وقایع باجزئیات نوشته شدن و باتوجه به محتوا، به خوبی می‌تونه دل خواننده رو خون کنه! 


از بین نظرات متعددی که درباره کتاب خوندم، متوجه شدم که باید یه هشدار جدی به افرادی که روحیات لطیف و آسیب‌پذیر دارن، داد؛ چون کتاب به صورت پیوسته داره جنایت آدمیزاد رو روایت می‌کنه.

احتمالا اگه کسی بگه برای پستی و حماقت آدمیزاد محدودیتی وجود داره، این کتاب رو بهش بدم بخونه!


+ آلن. آنا. اوتفای. پروس. شامبر. تیباسو. 
      
308

24

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.