یادداشت سمانه نظیری
1404/1/5
هر لحظه که میخوندم یاد سریال شهرزاد میفتادم و تئاتر اتللو... (وسوسه شدم باز برم ببینم سریالو) داستان رو قبل خوندن میدونستم و برام تازگی نداشت. با خواهر کوچیکه همخوانی میکردیم و بیشتر واکنش های عزیزدلم برام جذاب بود تا کتاب. به تصویر کشیدن اوج بیچارگی آدمی تو شک و بدگمانی به خوبی انجام شده بود . ولی راستش رو بخواید داشتم فکر میکردم چرا باید انقدر سر و صدا کرده باشه و معروف شده باشه. از نظر متنی و داستانی چیزی نیست که کس دیگه نتونه بهترش رو بنویسه. فلسفه ی مشهور شدن ها رو هیچوقت درک نکردم. بهرحال خوندنش برام عذاب آور نبود و روون گذشت و جاهاییش هم چسبید. ولی صرفا خوندمش که از قفسه ی درحال خوندن بیاد بیرون و سنگینی نکنه رو دوشم.. در نهایت هم امان از اتللو ها و یاگوها اتللو همون قدری مقصره که یاگو چرا باید اعتمادت به یکی بیشتر از اعتمادت به زنت باشه آخه مرد وای که چه دسدمونا ها به اسم غیرت توسط اتللو ها به قتل رسیدن.قتل روح کم از قتل جسم نداره واقعا...
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.