یادداشت ایمان حیرانی

سفر به ولایت عزرائیل
        شمس، برادر جلال، در مقدمه کتاب می‌‌گوید او قصد داشته از تمام سفرنامه‌هایش یک چهارگانه تدوین کند به نام «چهار کعبه» کعبه اول سفرنامه خسی در میقاتش است که کعبه مسلمین است، کعبه دوم سفر به بیت المقدس است که کعبه ادیان الهی است و کعبه سوم سفرنامه‌‌های اروپا و آمریکایش است که کعبه هرهری مذهب‌‌‌ها و غربزده‌ها است و کعبه چهارم سفرنامه روسیه‌‌‌اش است که کعبه استالینی‌ها و کمونیست‌‌‌هاست.

سفری به ولایت عزرائیل روایت سفر دو هفته‌‌‌‌ای جلال به سرزمین‌ اشغالی است. سفر و سفرنامه‌‌‌ای که برای ایرانیان و فارسی‌‌‌زبانان کمیاب و نادر است و جذابیت آن برای خواننده در شناخت آن سرزمین نادیده است. با اینکه جلال و همسرش، سیمین دانشور، به دعوت اسرائیل به آنجا می‌رود، گویا چنان که دعوت‌‌کننده از او انتظار داشته از آنجا دل خوشی پیدا نمی‌کند و در سفرنامه و سخنرانی دانشگاه تهرانش ناراحتی و نفرت خود را بروز می‌‌‌دهد. 
یکجا از کتاب در خصوص زورگویی‌ها و ظلم‌‌های صهیونیست‌‌‌ به فلسطینی‌‌‌‌ها می‌‌‌گوید «گناهی که که غربی مرتکب شد، شرقی کفاره‌‌اش را می‌دهد»
کتاب بسیار مختصر است که حتی همین کتاب مختصر نیمی از آن مقدمه شمس آل احمد است و مابقی کتاب که مکتوبات خود جلال است، تنها دو یا سه روایت از سفر خود را آورده است و ما بقی تحلیل و نظرات اوست. 
در پایان جلال که تنها یک یا دو دهه از عمر این رژیم را دیده، راه‌‌حل را ایجاد یک دولت فدرال عرب و یهود بیان می‌‌‌کند.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.