یادداشت زهراخزاعی

        گریه چه نعمتی ست واقعا! 
گمان می کنم که اگر خداوند، صدهزار گونه خنده می آفرید اما رسم اشک ریختن را نمی آموخت، قلب، حتی تاب ده روز تپیدن را هم نمی آورد. 

این جلد به قصه های تشکیلات آلنی مارال و شیوه های مبارزاتیشان و تامین مالیشان و تمهیداتشان با جزییات میپردازد. 
دیدگاه فرزندانشان که همگی دور از پدر و مادر، بزرگ شدند و روحیه های حساس و لطیفی داشتند و هر سه مبارزان مسلمان معتقدی شدند، برخلاف مارال و آلنی که مومنان کافری بودند. 

از دوران در ظاهر آرام مصدق گذشتند، هنگامه ای که اگر اسم مبارزه می آوردی انگ مخالفت با دموکراسی و روشنفکری را میخوردی. 
پس آلنی و مارال و دوستانشان از این فرصت برای قوی کردن خودشان، تحصیل در خارج از کشور و آشنایی با مبارزان کشورهای مختلف استفاده کردند. 
این یکی دو جلد اخیر بیشتر سیاسی و حماسی و آموزش مبارزه برای عدالت و از میان بردن ظلم است به شیوه های مختلف خشن و نرم. 
و همچنان قلم نادرخان مسحور میکند. 

      
169

27

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.