یادداشت زهرا ساعدی
16 ساعت پیش
کتاب گفتوگو با آشپز پنج دیکتاتور یعنی صدام حسین، انور خوجه، عیدی امین،، فیدل کاسترو و پل پوت است. داستان زندگی افراد معروف همیشه برای من جالب بوده و روایت زندگی دیکتاتورهایی که به زندگی چندین نفر پایان دادند و روی زندگی میلیونها نفر تاثیر گذاشتند جذابیت بیشتری دارد. نکتهی جالب این کتاب صحبت درمورد آشپز، دیکتاتور و غذاست. زندگی در نظام دیکتاتوری کار سادهای نیست و طرز زندگی افراد رده بالا سوالبرانگیزتر است. آیا کسانی که برای دیکتاتوری بیرحم کار میکنند خودشان هم به همان اندازه خونریزند؟ دوستداشتنیترین آشپز برای من ابوعلی، آشپز صدام بود. ابوعلی اسم واقعیاش نیست و جزو آشپزهایی است که نویسنده به سختی پیدایش کرده و مدام نگران افشای هویتش است. ابوعلی در این کتاب فردی ساده است که صرفا آشپزی را دوست دارد و به نظر نمیآید از موقعیتش سواستفاده کرده باشد. اما اوتونده اودرا آشپز میلتون اوبوته و عیدی امین اینطور نیست. تا حد زیادی از میزان علاقهی میلتون اوبوته راضی است و از امکانات خوبی که دوران عیدی امین برایش فراهم شد لذت برده. کتاب درمورد آشپزی نیست اما خیلی جاها حرف دستورهای غذایی به میان میآید و این همه صحبت از گوشت و سبزیهای تازه هوسبرانگیز است. تقریبا تمام این آشپزها متفقالقولاند زنده ماندنشان به آشپزیشان بستگی داشته و مدام باید خلاقیت به خرج میدادند و سعی میکردند با حال و هوای دیکتاتور آشپزی کنند. بهخصوص آشپز انور خوجه به دلیل بیماری دیابت انور، کار بسیار سختی داشته. حسن دیگر این کتاب آشنایی با دیکتاتورهایی بود که اسمشان را هم نشنیده بودم. من انور خوجه و پل پوت را نمیشناختم و از خمرهای سرخ کامبوج و قحطی و کشتار این کشور چیزی نمیدانستم. تنها چیزی که در این کتاب خوشایندم نبود ترجمهی این کتاب بود. به نظرم کتاب به ویراستاری نیاز داشت و میشد بسیار روانتر باشد. همچنین غلطهای نگارشی متعددی به چشم میخورد.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.