یادداشت fatemeh jafarzadeh

        اولین نمایشی که از فریش خوندم و نمایشنامه‌ای از  زبان آلمانی و سوئیسی تبار و اپیک و جالب که با استفاده از شکست دیوار چهارم و دیالوگ و ارتباط با تماشاگر نوشته شده.
داستان درباره‌ی زندگی زن و شوهری هست که گویی با یک قفل به هم بسته شدن و از همدیگه رهایی ندارن. زندگی زناشویی و خیانت در این نمایش دو عنوان مهم و مطرح هست. و واقعا مفهوم دقیق خیانت چیه؟ برای هر شخص خیانت تا چه حدی میتونه پیش بره؟ و با وجود تفکر بسیار آزادی که برخی افراد دارن اصلا خیانت معنایی داره؟
میشه گفت در این اثر تا حدودی میتونیم جانب داری کنیم و برای مرد داستان دل بسوزونیم. ولی آیا واقعا مرد حق داره؟ شاید حتی سبب خیانت زن همین تفکر به اصطلاح آزاد مرد باشه.
در کل جانبداری در نگاه اول راحته ولی هر چی داستان بیشتر پیش میره میفهمیم که حقیقت چیزی بین این زن و مرد هست.
و اما در نگاهی کاملا احساسی میشه درک کرد زن و مردانی که سالها بدون عشق و علاقه و با خیانت به همدیگه باز هم در یک زندگی مشترک دوام میارن و با قفلی به جنس وابستگی به همدیگه متصل هستن.

      
1.3k

14

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.