یادداشت فاطمه عباسی
12 ساعت پیش
خب این کتاب از اون دسته کتابایی بود که هیچ برنامهای برای خوندنش نداشتم و داخل یه کتابخونه قدیمی پیداش کردم و کنجکاو شدم بخونمش. اسم نویسنده رو تا به حال نشنیده بودم. اون نسخهای که من خوندم 283 بود با اینکه نشر امیر کبیر جدیدترین نسخهشو حدود 400 صفحه منتشر کرده و معلومه نسخه قدیمی این نشر که من خوندم ترجمه خلاصهتری داشته؛ اما هیچکدوم باعث نشد که من شیفته قلم نویسنده نشم و سفر به ایتالیای قرن نوزده یکی از جذابترین تجربههام نشه. داخل دنیایی که همه میخوان شیر و عقاب تکپر باشن ما بیشتر از همه به خرمگس نیاز داریم چون خرمگس وضع موجود رو قبول نمیکنه و دائم اذیت میکنه و نمیذاره بشینی و به وضع موجود غلط، عادت کنی. رفتم ببینم داستان به این جذابی چه اقتباسهای سینمایی ازش ساخته شده و دیدم چنتایی فیلم ساخته شده نه چندان معروف و اونم همهش ساخته کشورای کمونیستی. به نظرم کمونیست و همه جریانهای ادامهش، داستانها رو هم میخواسته تصاحب کنه که به نفع خودش تفسیرشون کنه مثل رابین هود وگرنه چنین داستان آزادی خواهانهای چیکارش به تفکر چپی. حیف این داستان که اقتباس سینمایی درستی نداره. حتما نسخه کاملترشو از یه نشر درست و حسابی یه مدت دیگه میخونم ولی فعلا دلم میخواد کارای بیشتری از خانم اتل لیلیان بخونم. فارغ از مضمون، قلم گیرایی داره واقعا.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.