یادداشت مریم محسنی‌زاده

	چیزهای کوچکی مانند این
        "چیزهای کوچکی مانند این" داستان مردی است که با دیدن ظلم‌هایی که به زنان می‌شود، دست به اقدامی انسان‌دوستانه می‌زند. 
شخصیت بیل فِرلانگ، تاجر زغال‌سنگ و از اهالی نیوراس ایرلند است که پنج‌دختر دارد. او به ندای قلبش گوش می‌دهد و تبعاتِ کاری که انجام می‌دهد را به جان می‌خرد. داستان حوالی سال ۱۹۸۵، در آستانهٔ کریسمس می‌گذرد و به مسائلِ ظاهراً کوچک در روزهای عادی می‌پردازد که برخلاف تصور، تأثیر بزرگی بر زندگی آدم‌ها به جای می‌گذارند. 
تقریباً اواخر رمان است که نویسنده با عبور از اتفاق‌های روزمره و کوچک، کُنش شخصیت اصلی را به نمایش می‌گذارد؛ بیل که نمی‌تواند ساده از کنار مسائل بگذرد، دست به انتخابی می‌زند که شخصیت حقیقی‌اش را آشکار می‌کند. 
این داستان برگرفته از واقعیت است و به اواسط قرن ۱۸ میلادی برمی‌گردد. زمانی‌که کلیساهای کاتولیکِ ایرلند، یتیم‌خانه‌ها و مؤسساتی را برای پناه دادن به زنان بی‌پناه می‌ساختند. رختشورخانهٔ مَگدالِن نمونه‌ای از این مکان‌ها بوده که با پنجره‌های آهنین شباهت بیشتری به زندان داشته. زن‌ها مورد خشونت، وحشی‌گری و کشتار ازسوی راهبان قرار می‌گرفتند و رنج بسیاری را متحمل می‌شدند. آمار به دست‌آمده نشان می‌دهد چیزی حدود نُه هزار کودک جانشان را در این مؤسسات از دست داده‌اند. با این حساب جای تعجب نیست اگر مردم ایرلند دیدِ بدی نسبت به راهبه‌ها داشته باشند!
کتاب، برندهٔ جایزهٔ "اورول" و نامزد جایزهٔ "بوکر" شده است. داستان، ساختار کلاسیکی دارد. یک‌سوم‌ کتاب به معرفی شخصیت‌ها و فضا مربوط می‌شود که نویسنده به‌خوبی از پسشان برآمده است.
ترجمهٔ نشرِ "گویا" معمولی است و طراحی جلدِ کتاب برگرفته از نقاشیِ بی‌نظیر "شکارچیان در برف" از پیتر بروگل می‌باشد.
نسخهٔ سینمایی این اثر در سال ۲۰۲۴میلادی، به کارگردانی تیم میلانتس و با بازی کیلین مورفی، روانهٔ بازار شد که از ریتم سرد و مشابهی برخوردار است.
      
227

20

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.