یادداشت فاطمه مجاب

آوای رستاخیز
        در یه کشور خیالی که سال‌هاست درگیر جنگ داخلی بین گروه‌های مختلف و مخالفین دولته، رئیس دولت تونسته رهبر یکی از گروه‌های انقلابی رو دستگیر کنه. اما معلوم می‌شه این آدم بین روستایی‌ها و بعضی مردم تبدیل به یه قدیس شده و خدا (یا پسر خدا) می‌دوننش؛ حتی معجزاتی ازش دیده شده! داستان حول دستگیری این فرد و تلاش اطرافیان رئیس دولت برای انصراف از مجازات اون می‌گذره. این وسط پای کلی پول هم وسط کشیده می‌شه! و تا آخر نمایش‌نامه درگیر این هستیم که بالاخره تصمیم چی می‌شه و هر شخصیت چه رویکردی به ماجرا داره.
‌یکی از دیالوگ‌های مورد علاقه‌م این بود:
‌
امیلی: هنری، تو که یک فیلسوف شیفته حقیقتی، بگو ببینم اگر نسل دیگری وجود داشت که می‌توانستی به آن بپیوندی، با کمال میل از نسل بشر کناره‌گیری نمی‌کردی؟
هنری: اوه، البته. اما از کجا مطمئن باشیم که آن از این یکی بهتر است؟
      
1

5

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.