یادداشت
1402/7/6
- چاپ نخست کتاب ارزشمند «علم چیست؟» نوشتۀ دکتر محمد رضا توکلی صابری؛ در قطع رقعی و 280 صفحه، به تعداد 1000 نسخه سال 1397 در نشر اختران منتشر شده است. این کتاب در 7 فصل با موضوعاتی چون: « علم چیست؟ - روش علمی - نظر بعضی اندیشمندان مسلمان معاصر در بارۀ علم - علم و تفاوت آن با شبه علم و ضد علم و ...» به چاپ رسیده است. نویسنده در این کتاب از علم و تعریف آن در گذشته و امروز، شباهت و تفاوت آن با شبه علم و ضد علم، علوم اسلامی و مسیحی، دلایل عقب ماندن کشورهای اسلامی و ... سخن گفته و برخی نکات مبهم در زمینۀ این موضوعات را توضیح دادهاند. نثر کتاب روان، خواندنی و خوب است و البته ویرایش این چاپ (چاپ اول) زیاد جالب نیست و نیازمند بازنگری است. این کتاب برای من فوقالعاده جذاب بود و از خواندنش لذت بردم. گرچه در چند مورد با نویسنده موافق نیستم، اما ایشان در اغلب موارد به دیدۀ انصاف نگریسته و در بارۀ اندیشمندان یاد شده، قضاوت تقریبا منطقی داشته است. این کتاب برای من بسیار مفید بود و بخشی از پرسشهایم را که مدتی ذهنم را به خود مشغول کرده بود، پاسخ داد. بابت نوشتن این کتاب از دکتر توکلی صابری سپاسگزارم. *** - توضیحات ذیل کتاب در بهخوان: {علم به توضیح و توصیف جهان مادی میپردازد و برای تصرف در آن شیوههایی ارائه میدهد. در این کتاب ضمن واکاوی مفهوم علم و معیارهای آن، علل عقب افتادن کشورهای متأثر از فرهنگ اسلامی از اروپاییان به لحاظ علمی، علل پیشرفت علم در آسیای شرقی نسبت به آسیای غربی، علل تبدیل شدن علم و تکنولوژی به مهمترین ابزار سلطه و امپریالیسم غرب و... بررسی میشود.} - متن پشت جلد کتاب، که به نکات مهمی از مطالب کتاب اشاره میکند: « علم چیست که هرکس برای اثبات مدعای خود شیوۀ کارش را به آن منتسب میکند و بسیاری از پژوهشگران و اندیشمندان کارهای خود را با واژۀ (علمی) توصیف میکنند و به این ترتیب میخواهند بگویند که قابل اطمینان و اعتمادند؟ چه چیزی به علم چنین حرمت و قدرتی را میدهد تا همه به عنوان تنها معیار تشخیص واقعیت و تمیز صحیح از خطا به آن روی آورند؟ هدف و معیارهای علم چیست و آیا سیاستگذاران کشور با آن آشنایی دارند؟ روش علمی چیست که آموزش هر شاخه از علم یا حرفه و فن به آن منسوب میشود تا کمال دقت و درستی آن را نشان دهد؟ چه شد که ایرانیان و کشورهای متاثر از فرهنگ اسلامی با اینکه در مرحلهای از تاریخ خود از نظر علمی و فناوری وضع امیدوار کنندهای داشتند و از اروپاییان جلوتر بودند بهتدریج درجا زدند و هم اکنون فاصلۀ عظیمی با ممالک پیشرفته پیدا کردهاند؟ چرا غرب چنین پیشرفت حیرتآوری در زمینۀ علمی و فنی کرد و شرقیهایی که زودتر از دیگران پا در جای پای آنها گذاشتند (مانند ژاپن، چین، کره) در بسیاری از موارد به پای آنها رسیدند یا در بعضی از زمینهها از آنها جلوتر زدند، اما هیچ یک از کشورهای اسلامی نتوانستند چنین تجربهای را تکرار کنند؟ چه شد که علم و تکنولوژی به مهمترین ابزار سلطه و امپریالیسم غرب تبدیل شد؟ و بسیاری چراهای دیگر که سعی میکنیم در این کتاب به بررسی آنها بپردازیم. » - نمونۀ نثر کتاب: « ... پدیدهای که ایشان و دیگران به آن علمغربی میگویند حاصل دانش بشری است. این علم محصول تجمع دانشهای گوناگون ملتهای مختلف است. ریاضیاتش عربی - هندی، شیمی و پزشکیاش ایرانی - عربی، و ستاره شناسیاش ایرانی - عربی است. مهمترین کاری که غربیان کردند و با گالیله آغاز شد، کشف «روش علمی» بود. روش علمی سلاح نیرومندی بود که سرعت کشف طبیعت را بیشتر کرد و دقت این کشف را با سند و مدرک و شواهد تعیین کرد. علاوه بر آن توقع خوشبختکردن یا بدبختکردن بشر از علم غربی یا دانشورزی انتظار بیهودهای است. علومتجربی هیچگاه خوشبختی و بدبختی برای بشر نمیآورد. درست مانند این که انتظار داشته باشیم که هنر، ادبیات، فلسفه یا فقه برای ما خوشبختی بیاورد. خوشبختی و بدبختی یک جامعه حاصل دین، فلسفه، سیاست اجتماعی، فرهنگ و اخلاقیات آن جامعه است. علومتجربی شناسایی و آگاهی و رفاه میآورد. ... » *** * چالش و پرسش مهم: چرا کتابهایی چنین ساده، اما ارزشمند و آموزنده؛ بین مردم ما به ویژه کتابخوانان، معروف و مشهور نیست؟!! ـ تمامی دوستان کتابخوان با هر سلیقهای را، به بررسی و نگاهی کوتاه به این کتاب؛ در کتابفروشیها یا نرمافزارهای کتابخوان مانند طاقچه و فیدیبو و سپس مطالعۀ آن دعوت میکنم.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.