یادداشت zeinab aghaei
1403/9/5
برای من که تازگی ها مثنوی خوان شده ام، این کتاب تکرار مکررات آن هم الکی طولانی و حوصله سربربود... یعنی در دفتر ششم مثنوی با زبان شعر و به طور خلاصه میخوانیم این داستان نمادین را که فردی برای یافتن گنجی قدم در سفری پر از خطر و ماجرا می گذارد که آخرش متوجه می شود که گنج در خانه خودش بوده و یعنی در درون خودش. بعد جایی خواندم که گویا کوئیلو از هزار و یک شب(که در آن هم همچین داستانی هست) و مثنوی هم تاثیر گرفته. تازه در مثنوی خبر از این روح جهان و افسانه شخصی و اینها نیست :/ خلاصه که اگر برای یک باشگاه کتاب نبود، نمی خواندمش.. البته این اولین حس و قضاوت من بعد از خواندن آخرین خط کتاب بود،. یعنی چیزی از کتاب هست که من درکش نکردم؟که برایم جذابیتی نداشت؟؟؟
0
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.