یادداشت meli najafi
1404/7/24 - 20:06
به نام او
.
این کتاب در مورد ۱۴ سال نامه نگاری بدون دیدار است!
.
راستش من معرفی این کتاب را از زبان خود نهال تجدد در اکنون دیدم؛ آن زمان خیلی وسوسهانگیز بود: مثلثی عاشقانه متشکل از ۳ غول ادبیات: تسوتایوا، پاسترناک و ریلکه.
.
در اوایل کتاب شوری به جان میافتد که: نثر عالی، عاشقانهای نه آتشین، بلکه بسیار آرام. ولی بعد از وارد شدن ریلکه به سیر مکاتبات، سستی این عشق ظاهری، فاش میشود: چگونه تسوتایوا پس از خیانت اول(به شوهر خود) ناگهان به پاسترناک هم خیانت میکند؟ این زمانی است که آدم متوجه میشود که خیر! اینها همه خیانتهایی است در لفاف عشق!
در این برهه، پاسترناک با احساس گناهی که به همسر خود دارد، به تسوتایوا اصرار میکند که مکاتبات آنها ادامه نیابد و تسوتایوا باز به او نامه نگاری میکند. (که این نامه نگاری بعد از مرگ ریلکه دوباره از سر گرفته میشود)
.
حالا ۱۰ سال از مرگ ریلکه میگذرد. در این ده سال این عشق بیثبات، ته کشیده. پاسترناک به ظاهر عاشق، به کس دیگری دل میبندد ولی با این حال هنوز دنبال توجه تسوتایواست.
و فاجعه اتفاق میافتد: در کنگره نویسندگان پاریس، بعد از چهاردهسال مکاتبه، پاسترناک حتی حاضر نمیشود با تسوتایوا حرف بزند.
.
به شخصه برای من این خیانتها سراسر آزار بود. نقطه قوت این کتاب نثر و ترجمهی پخته خانم تجدد بود.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.
