یادداشت سعیده بهادری یکتا
1401/1/28
4.0
1
هر کسی حتی اگر فقط چند شعر از علیرضا روشن خوانده باشد، میداند که سبک شعرهای این کتاب، کاملا با شعرهای قبلی روشن متفاوت است. اما او در این سبک هم فوق العاده ظاهر شده. شعر ها سنگینند و نیاز به تامل زیادی دارند اما معنای عمیقی پشت هر کلمه شان پنهان شده. روشن در این کتاب، دایره ی لغاتش را به رخ می کشد و بازی خوبی نشان می دهد. شعر گور گندم از این مجموعه را بارها و بارها خواندم و سیر نشدم. بخش آغازین آنرا این جا می آورم. باقی را بعد از تهیه کتاب بخوانید : گندم لب تشنه خوشه می شود آن دیگری را سیل بباید بست برای روییدن یکی را ایمان می دهند در زمین دیمش می رویانند بی منت آب آن دیگری را صورت می دهند تا سیرتش میسر نشود حتی به بارش باران ها مرا لب تشنه ام برویان چون گندم دانه دیمم کن تا بی منت باران برویم که آب را -اینجا- مال التجاره کرده اند
6
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.