یادداشت zahra
4 روز پیش
همیشه دوست داشتم که این کتاب رو بخونم و بلاخره این کار رو انجام دادم.. دلم میخواست که با قلم و آثار اقای "معروفی" آشنا بشم پس برای شروع فکر کردم که «سمفونی مردگان» میتونه گزینه ی خوبی باشه.. اوایل نمی تونستم که این کتاب رو بخونم، به دلیل پرش زمانی زیاد اما خودم رو مجبور به خوندنش کردم تا به مووان 1 رسیدم و بهش عادت کردم. همین اول بگم که مثل من از پرش زمانی زیاد خوشتون نمیاد، خوندن این کتاب میتونه براتون دشوار بشه... بعد از اینکه مووان 1 رو تموم کردم دیگه نتونستم کتاب رو زمین بگذارم و دوست داشتم که هرچه بیشتر به پایانش برسم و ببینم بر سر آیدینِ بیچاره چه می آید... به مرور زمان متوجه شدم که با پایانش یک تلخی رو تجربه میکنم. وقتی که تمومش کردم احساس خلا ٔ میکردم... حس میکردم یک تیکه از وجودم نیست... بغض بدی توی گلوم نشسته بود... پایان غم انگیزی داشت که همین باعث میشه تا عمر دارم این کتاب رو به یاد بیارم..
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.