یادداشت Chista Rasouli
18 ساعت پیش
بوکفسکی توی خاطرهی من یعنی یکی از اون عکس معروفهاش. سیگاربهلب سرش رو خم کرده و به دستش تکیه داده، انگار کن خودش رو به خواب زده و یه خانوم لخت خندان نشسته رو پاهاش. بوکفسکی اینه و من یکی از اون دیوونههایی تصورش میکنم که وقتی قلم به دست میگیرن، دیگه هیچ چی متوقفشون نمیکنه. مینویسن، مینویسن، یه ریز مینویسن و یه جاهایی دیوانه میکنن آدم رو با نوشتههاشون. و بوکفسکی عجیبه. هر دو کتابی که ازش خوندم، من رو انداخت تو رودربایستی. بعد عامهپسند گفتم وَو، چه چیزی!بعد پرسیدم خب شخصیتپردازیها کجان؟ داستان چیه اصن؟ این رمانه حالا مثلا؟ ولی عجیبه این آدم. عامهپسند خوبه چون طنز خوبی داره، چون خشونت جذابی داره، چون هم تو محتوا و هم تو فرم خالی و پوچه، و مهمتر اینکه چون عمدا رها و بیسختگیری نوشته شده. رها یعنی نویسنده ساختار و چارچوب رمان، شخصیتپردازی و انسجام داستان به یه ورش بوده و فقط خواسته حرف بزنه و «پوچِ هرروزهی از ازل تا ابد» رو بیان کنه. میگید نه؟ خودش میگه: «تقدیم به بد نوشتن» مطمئنم این کتاب خیلیها رو به یاد Pulp Fiction انداخته. اما نظرتون دربارهی Grindhouse چیه؟ شبیهتر نیستند؟
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.