یادداشت عین جوادزاده
1404/6/31 - 12:58
راستش تاکسی نارنجی خیلی جاها آدم رو میخوره و دلش میخواهد بیشتر بدونه از اون زندگیهایی که سر مسافرها هست، از دردهاشون، امیدهاشون. محمدسجاد ابراهیمی کار قشنگی کرده که از دل زندگی روزمره اومده داستانهایی که معمولاً شنیده نمیشن. زبان کتاب ساده و صمیمیست، راحت میشی باهاش، مخصوصاً وقتی یاور رو همراه میکنی تو تاکسی نارنجیاش. ولی خب بعضی قسمتش اذیت میکنه؛ بعضی داستانها خیلی زود تموم میشن، انگار نویسنده وسط راه ول کرده. بعضی پایانها شبیه اینن که همهچیز رو جمع کنن و برن، بدون اینکه بعدش یه کمی بومی از آدم درونیتر باشه یا تأمل بیشتری بکشن. یاور که عالیه به عنوان یک نقطه اتصال بین داستانها، ولی گاهی حس میکنی فقط ناظرِ ماجراست نه کسی که واقعاً درگیر. خواستم بیشتر درکش کنم، بیشتر لمسش کنم، بیشتر بفهمم اون چیزی که پشت حرفهاشه چی بوده. در کل، ارزش خوندن داره، مخصوصاً اگر دنبال داستان انسانیای باشی که معمولیها رو نشون میده. اما اگر توقع داری داستانپردازی عمیقتر، پیچیدگی بیشتر، تحلیل روانشناختی شخصیتها، اون وقت شاید کمی احساس کنی کم گذاشته. نمرهام بهش ۳ از ۵ه — خوبه، ولی میتوانست خیلی بهتر باشه. بنظرم این کتاب در مقایسه با کتاب تاکسی سواری خیلی ضعیف عمل کرده نمرات تک بعدب سبک روایت ۴ / ۵ روایت روان، ساده و قابل دسترس، داستان کوتاه مناسب برای تأمل عمق مفهومی ۲ / ۵ مفاهیم انسانی زیبا، ولی بعضی داستانها شاید کمتر تعمق شدهند یا بعضی موقعها کلیشهند شخصیتپردازی ۲.۵ / ۵ شخصیت یاور خوب ساخته شده، اما مسافرها غالباً کمتر عمق دارن یا در داستان محدود و کوتاهن نوآوری ۳ / ۵ خود “مجموعه داستان کوتاه دنبالهدار” الزاماً جدید نیست؛ اما ترکیب روایتهای تاکسیای و همدلی اجتماعی میتونه جذاب باشه تأثیر احساسی ۳.۵ / ۵ داستانها آدم رو به فکر میندازند، گاهی دلت میخواد بیشتر بشنوی از مسافرها یا جزئیاتشون رو بدونید
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.