یادداشت امیرحسین کیوانی راد

        به نام خدا
پس از خواندن کتاب در اصلاح فاهمه این کتاب را با آشنایی ای که با اسپینوزا و یالوم داشتم انتخاب کردم.ساده فهم بود ،مثل آثار دیگر یالوم نبود(نویسنده موجودات فانی هم بود).ولی قضیه ای از نظر مردم شناختی ،موضوع وفاداری، سر مردم را حفظ کردن،حرمت جاسوسی را مطرح می‌کند که در گذشته،پیش از عصر اطلاعات اهمیت داشته ،طوری که اهم داستان درباره شخصیت تاریخی راجع به این مطالب هست.جنبه روانی و سیالیت داستان از تضاد بین دنیاهای متفاوت روزنبرگ که در مقایسه ای تاریخی دشمن امثال اسپینوزا هست با خود او شکل می‌گیرد.اما آنجاهایی که مکث طولانی رخ می‌دهد اعترافات پیش خاخام مورترا و نیز روانپزشک است.مفهوم تاریخی به شکل پرسپکتیوی درون زندگی اسپینوزا را به بیرون زندگی روزنبرگ وصل میکند،یکی محبوب محبوب و دیگری تنفر آمیز.گویی دو زبانه باشد داستان ولی هر دو زبان مربوط به یک کالبد است.پس تعارض و دوییت را باید بشکل ابزاری که هنوز اختراع نشده ولی اختراع خواهد شد دید.و این لزوم حرکت از مردم شناسی به نگاه احتمالا وسیعتری را در پیگیری مساله برای بنده اثبات میکند.
آنکه تو داری سر سودای او
برتر از این پایه بود جای او. 
      
14

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.