یادداشت حنا دروی
1404/1/18

با سلام و درود این کتاب در اصل نامه پسری به پدر خود است که هرگز به دست پدر نرسید! فرانتس کافکا همواره در سایه ی ترسی از پدر خود زندگی کرد و این ترس در تمام جنبه های زندگی او موثر بود حتی در ازدواجش! هرمان کافکا، پدر او که خود را شخصیتی دلسوز، فداکار می دانست و باور داشت که زندگی خود را وقف فرزندان خود کرده است و همیشه آنها را از لحاظ مالی تامین کرده است و به همین سبب سردی و دوری فرانتس و دیگر فرزندان به خصوص اوتلا را درک نمی کند و آنها را مقصر این سردی می دانند و این نکته سردی روابط بارها بارها توسط فرانتس در نامه ذکر می شود و فرانتس این عقیده را دارد که شاید هر دو مقصر هستند فرانتس به سبب رفتار های شدید و خاص پدرش اعتماد به نفس خود را از دست داده بود و ترس قضاوت و تحقیر پدر از تصمیمات خود همواره در شک قرار می گرفت. و به سبب همین موارد چیزی که من احساس کردم و خود فرانتس هم چندین بار اشاره داشت اون خودش یک کافکا نمیدید و بیشتر معتقد بود که یک لووی می باشد و اصطلاح کافکاها را به کار می برد که کنایه طنزآمیز و نشان دهنده مهارت بالای نویسندگی اش بود[در نظر بنده حقیر] من با این کتاب ارتباط عمیقی گرفتم؛ شاید نه انطباق صد درصدی با اتفاقاتی که برای فرانتس رخ داد اما شاید من هم روزی برای پدرم نامه بنویسم و حرف هایی را که نتوانستم به او بگویم، در نامه بنویسم؛ شاید من هم از قدرتی که پدرم روی من داشت و تصمیماتی که شاید تحت سایه او گرفتم شکایت کنم! شاید من هم به مانند فرانتس از ازدواج سرباز بزنم چون نمیخواهم والدی باشم که آسیب به فرزند خود می زند من از پدرم همواره سپاسگزارم؛ سپاسگزارم که هر روز و هر شب به وقفه تلاش میکرده و هیچ وقت کم نزاشته ؛ جاهایی حامی بزرگ و پشتیبانی اعظیم بوده و اگر او نبود شاید من امروز هم وجود نداشتم؛ و این قدردانی من تا آخر عمر خواهد بود و همچنین عشق من به او. پدر بودن و فرزند بودن هر دو در خاورمیانه سخت است! در این خاورمیانه که هر روز و هر روز جنگ است؛ بسیار سخت است زندگی کردن! پیشنهاد می کنم شما هم کتاب مطالعه بفرمایید؛ این کتاب برای من مرهمی بود و این نکته را داشت که شاید بتوانم با بازگو کردن زخم ها آنها را قبل از عمیق تر شدن التیام ببخشم و پر از نکات بسیار از رابطه پدر_فرزندی، رابطه همسری، رابطه با مذهب و تجارت، ازدواج و ... از پر رنگ ترین نکاتی که من از نامه فرانتس دریافتم این بود که مقصر این رابطه (پدر_ فرزندی) سرد و شاید آسیب دیده تنها یک نفر نیست؛ هر دو طرف سهمی دارند که می تواند حتی ناخواسته باشد! دلیل اینکه یک ستاره را ندادم به خاطر متن اندکی سنگین اون بود؛ من راجب خانم دارچینیان اطلاعاتی ندارم و این اولین کاری بود که از ایشون خوندم. لذا به طور نسبی بیان می کنم که ترجمه می توانست شاید روان تر باشد ولی باز این احتمال هم هست که خود متن اصلی ثقیل بوده باشد. اگر ترجمه دیگری از نظر شما بهتر بوده است؛ حتما در قسمت نظرات بیان کنید 🙏🏻 ممنون از توجه شما🪻💜
(0/1000)
Reihan
1404/1/18
1