یادداشت منتظرت میمانم روی همان نیمکت چوبی پاییز🍁🖤

زیبا صدایم کن”، قصهی دختری به اسم زیباست، دختری با قلبی بزرگ و روحی سرشار از امید. داستانش، قصهی پیوند عمیق یه دختر و پدره، حتی وقتی فاصلهها، نامرئی و سنگین، بینشون قد کشیدن.🖤 زیبا، با وجود سن کمش، قهرمان زندگی پدرشه. پدری که اسیر آسایشگاه روانی شده، جایی که خاطراتش کمرنگ و روزهاش یکنواخت میگذرن. پدر زیبا، نمیتونه این وضعیت رو بپذیره. اون میخواد خودش رو نجات بده، نه فقط از اون آسایشگاه، بلکه از سیاهی و سکوتی که روحش رو فرا گرفته. تصمیم پدر زیبا، یه تصمیم جسورانهست، البته با کمک زیبا، فرار از دنیایی که برای دخترش و خودش ساخته شده، و سفر به دنیایی که خودش میخواد براش بسازه.🫀 و چه روزی بهتر از روز تولد زیبا برای این رهایی؟! روزی که قرار بود روز تولد دخترش باشه، حالا تبدیل میشه به روز تولد به یاد ماندنی . 🎂 این کتاب، یه دعوتنامه است، دعوتی به دیدن زیباییهای پنهان زندگی، به شنیدن صدای قلبهایی که در سکوت فریاد میزنن و به لمس مهربانیهایی که دنیا رو زیباتر میکنن. زیبا صدایم کن، و اجازه بده این داستان، برای همیشه در ذهنت ماندگار بشه.✨
(0/1000)
مصطفی رفعت
2 روز پیش
1