یادداشت آرمان کاظمی

        کتاب روان و خوش نگارشی از برهه‌ای کوتاه از زندگی جناب گالیادکین مشاور، که گرفتار منجلاب دسیسه‌های دشمنانش می‌شود. دشمنانی که البته آقای گالیادکین از همان ابتدا حدس می‌زد که باشند و به راستی همه چیز با عقل جور در می‌آمد. دشمنان از ساده دلی و مهربانی آقای گالیادکین سوء استفاده کرده بودند که هیچ برای آقای گالیادکین قابل بخشش نبود و البته که آقای گالیادکین نقشه‌های کارسازی برای رسوا کردن دشمنانش داشت و با تابیدن نور امید بر دلش، تصمیم محکمش را گرفته بود که در مواجهه با او (دشمن ناجوانمرد و قاصب هویتش) احساس کرد آنقدر هم آدم بدی نیست و اصلا آدم زحمتکشی است. در دل او را بخشید و با مهر با او دست داد. 
      

15

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.