یادداشت mahyas
1404/5/15
«قلب جنگجوی خورشید» دنیایی فانتزی با حال و هوای شرقی داره؛ پر از اژدها، جادو و جنگهایی که تنش و رمزآلودگی رو تا آخر داستان حفظ میکنه. داستان تو یه فضای شرقی قدیمی و جنگجویی میگذره که شخصیتها بین سنت و احساسات پیچیده خودشون دست و پنجه نرم میکنن. من جلد اول رو خیلی دوست داشتم؛ چون هم ماجراها قوی بودن، هم شخصیتها خوب پرداخته شده بودن و مخصوصاً به عنوان یه فن لیوای، خیلی جذبش شدم. اما جلد دوم، هرچند داستان هیجانانگیزتر و پرکششتر بود، از نظر من یکم لنگ زد. مشکل اصلی به مثلث عشقی بین شینگیین، لیوای و ونژی برمیگرده. شینگیین نمیدونست کدوم یکی رو بیشتر دوست داره و همین سردرگمی و تلاش برای داشتن هر دو، داستان رو کشدار و گاهی اعصابخوردکن کرد. اگر این بخش بهتر مدیریت شده بود، قطعاً هیجان و تمرکز داستان خیلی بیشتر میشد. این نقد تقریبا در فضای مجازی هم دیده میشه؛ خیلیها این مثلث عشقی رو باعث افت کیفیت داستان میدونن، هرچند که پیچیدگیهای دنیای فانتزی و نبردها هنوز دلنشین و جذابه. در کل، اگر از طرفداران ژانر فانتزی و فضای شرقی هستید و جلد اول رو پسندیدید، این جلد هم میتونه برای شما لذتبخش باشه. اما اگه دنبال یه داستان خطی و با تمرکز بالا روی شخصیتپردازی هستید، ممکنه اینجا کمی گیج بشید و اون حس اولیه رو نداشته باشید. پی نوشت برای شینگ یین: زن قشنگ تصمیم بگیر روانیم کردی،درسته میون دوتا دلبر بودی ولی خوب این دلیل نمیشد روانیم کنی تا یکیو انتخاب کنی:>
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.