یادداشت مهسا کرامتی

سفر به سوی شرق
        این کتاب، یکی از کتابای کم‌حجم این نویسنده است که گفته میشه شخصی‌‌ترین و پررمزورازترین اثرشم هست.

در مقدمه زندگی‌نامه‌ای از نویسنده و نکاتی درمورد بعضی از آثارش (گرگ_بیابان، دمیان، سیذارتا یا سیدارتا و ...) آورده شده که به‌نظرم بیشتر به درد افرادی میخوره که قبلا خوندنشون و البته درمورد خود این کتاب هم نکات جالبی ذکر کرده که از اسپویل خالی نیست.

راوی ه. ه (هرمان هسه) میخواد داستان سفری رو بنویسه که با گروهی از افراد مجمع -که گروهی با قدمت طولانی و قوانین و مقرارت مشخص هستند- واردش شده و سفریه که نه به‌وسیلۀ وسایل حمل و نقل بلکه به‌نوع دیگری اتفاق میوفته و نوعی سفر روحانیه که البته به‌نوعی به توهمات ناشی از مصرف مواد مخدر شباهت داره که امکان مصرفشون توسط نویسنده تکذیب شده.

میتونم بگم تقریبا دوسوم ابتدایی کتاب میتونه خیلی جذاب نباشه اما هرچه به پایانش نزدیک‌تر میشیم، دنبال کردنش هیجان‌انگیزتر میشه.

باید بگم با شناختی که از نویسنده دارم پایانش برام ساده نبود، خیلی قابل تأمل بود و حتی یه‌جاهایی منو یاد سیذارتا انداخت.

دوتا نقد ازش پیدا کردم که جز اون‌ نکته‌ای که بالاتر ذکر کردم و اشاره به اینکه مجمع اشاره به اعتراض سیاسی رمانتیست‌ها داره و این کتاب شرح سیر معنوی انسان به‌سوی کماله به چیز خاص دیگه‌ای اشاره نکرده بودن.
      
2

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.