یادداشت مریم علویان
1403/9/3
3.2
7
یک داستان خوشخوان که من با آن مشکل داشتم. درست است که نویسنده سعی کرده با توجه به جغرافیای داستانش یک ماجرای رئالیستی بسازد اما آیا اگر میخواست نمیتوانست کمی کمتر ضدزن برخورد کند؟ در نقطههایی که میشد همان زنهای روستایی و روستازاده را ساخت، نمیشد شخصیتهای قویتری خلق کرد که اتفاقا با توجه به زمانهی فعلی، رئالیستیتر هم هستند؟ صرف پزشکی خواندن یک زن قوی نمیشود. پایان این داستان هم یک خاک بر سر شدن کامل برای یک زن بود. زنی که تمام عمرش را در عشق و محبت به مردی که خائن بوده گذاشته و در نهایت میفهمد فقط بازیچهی دو مرد بوده و اتفاقا در نهایت به همان مردی که سالها حقیقت را از او پنهان کرده، برمیگردد! ستاره فقط برای نثر قوی و اشراف کامل داشتن بر ستینگ داستان است نه برای ایدهی معنایی، پیرنگ یا شخصیتپردازی.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.