یادداشت hastea
2 روز پیش
داستان با جاناتان هارکر شروع میشه، یک وکیل لندنی که به ترانسیلوانیا سفر میکنه تا به کنت دراکولا کمک کنه تا ملکی در انگلستان بخره. اما به زودی جاناتان چیزهایی میبینه که به کنت دراکولا مشکوک میشه. کمی بعد، جاناتان متوجه میشه که در واقع در قلعه زندانی شده. این رمان راوی مشخصی نداره و در واقع از نامهها، خاطرات ثبتشدهی روزانه و تلگرافها تشکیل شده. این یکی از نکات جالب کتاب بود که خیلی دوست داشتم، اینجوری با زاویهدیدهای مختلف سر و کار داریم و تفاوت دیدگاهها رو خوب متوجه میشیم. من اونقدری که باید و فکر میکردم از این کتاب خوشم نیومد، و بیشتر دلیلش تکرار مکررات بود. نویسنده چند مطلب رو خیلی کش داده و بارها تکرار کرده که باعث شد من آخرای کتاب خیلی تند بخوام بخونم. فصلهای اول که توی ترانسیلوانیا بود رو خیلی دوست داشتم، از اونجا به بعد برام افتاد توی یک چرخهی بیپایان متأسفانه. البته این نظر شخصی منه، اگر به ادبیات و فضای گوتیک علاقه دارید، ارزشش رو داره. به طور کلی این کتاب از برجستهترین آثار گوتیک به حساب میاد چون واقعاً فضاسازی خیلی خوبی هم ارائه داده، علاوه بر این الهامبخش خیلی از کتابها و فیلمهایی با مضمون خونآشامه.
(0/1000)
نظرات
تاکنون نظری ثبت نشده است.