یادداشت Mohammad Taheri

        للباقی
خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش
بنماند هیچش الا هوس قمار دیگر
داستایوفسکی معروف زحمت کشیده و یک رمان از تجربیاتش حتی نوشته ولی یک بیت مولوی به مراتب از حرف او رساناتر ست!!
کتاب جالبی بود. شور و هوس سیری ناپذیر قمار که مثل آتش میماند چه پیرزن مادربزرگ باشد چه جوان نترس و از همه جا رهای (اول شخص کتاب) همه را در خود می بلعد.
الکسی ایوانوویچ شخصیت اول داستان، به وضوح آن سبکباری را در انتهای داستان از دست میدهد و خودش قبول میکند که مرده ست! ظاهرا خود داستایوفسکی هم به قمار اعتیاد داشته.
چه قدر کشورها درین رمان هویت داشتند؛ روس ها، علیه فرانسوی ها و تا حدودی انگلیسی ها. عمده شخصیت ها و برخی دیالوگ ها عملا درباره کشورها بود.

للحق
      
9

1

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.