یادداشت عادله سلیمی (بهارنارنج)

        کافه‌ی خیابان گوته داستان جالبی بود.
یک حس مبهم بهش دارم.
البته من همون روز که شروعش کردم، تمومش هم کردم.(ریا نباشه دو تا کتاب دیگه‌ام بینش خوندم.)
یک قسمت‌هایی از کتاب یک جور حالت سادیستی داشت که برام قابل درک نبود. شعرهایی از مجموعه پیتر شلخته نوشته‌ی هاینریش هافمن که در دسته‌ کتاب کودکانه!
شعرهاش یک جوری عجیب، سادیستی و دلهره‌آور بود و حتی قسمت‌هایی از خود داستان.
قصه هم از زبان چند راوی روایت شده بود و گاهی اوایلش گیج می‌شدی.
در کل کتاب جالبی بود برام براساس سبک متفاوتش.
      
2

3

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.