یادداشت dream.m

dream.m

dream.m

1404/4/22

        توجه توجه: ته این ریویو بعد از دوباره خوانی آپدیت شد و حاوی مقادیر زیادی اسپویل عه.

اعتراف میکنم اولین بار که اسم آگوتا کريستف رو شنیدم، فکر کردم همون آگاتا کریستیِ پوآرو نویس معروف عه و با یک داستان جنایی سر و کار دارم. اما خیلی زود متوجه شدم قراره خیلی بیشتر و بدتر شوکه و گیج بشم.
این سه گانه رو حتما باید پشت سر هم بخونی و حتا بنظر من واجبه بدون وقفه خونده بشن. برای اینکه هم تاثیر گذاری حفظ بشه و هم داستان رو گم نکنی. 
داستان کلی مجوعه سه جلدی دفتر بزرگ درباره زندگی در اروپای شرقی طی پنجاه سال پس از شروع جنگ جهانی دوم عه. درباره جنگ و زندگی هایی که ویران میشن، درباره آدم هایی که چطور از نظر روحی ازهم می‌پاشند.
توی کتاب اول یعنی دفتر بزرگ، روایت دوتا برادر رو میخونیم، در حقیقت ما داریم دفتر خاطرات دوتا بچه ۹ ساله رو میخونیم.‌بخاطر همینم کتاب مینیمال عه و زبان کتاب ساده و جمله ها کوتاهن. خیلی حرفه ای عه مگه نه؟
توی کتاب دوم اول لوکاس سعی میکنه به همه ثابت کنه برادرش کارلوس توی جنگ کشته نشده و از مرز رد شده و واقعا وجود داشته( هیچ کدوم از اهالی شهر کارلوس رو یادشون نیست، عجیبه) ؛ انتهای کتاب برعکس میشه داستان و کارلوس که به زادگاهش برگشته میخواد ثابت کنه لوکاس نیست و کارلوسه(همه شهر فکر میکنن لوکاس داره مسخره بازی درمیاره) و دوقلویی به اسم لوکاس و کارلوس اوایل جنگ توی این شهر زندگی میکردن.‌ جالبه هیشکی این جریان رو یادش نیست و اونا رو باهم ندیده . آخه اون دوتا بچه هیچوقت مدرسه نرفتن و خیلی ام زود بود که از هم جدا شدن.
توی کتاب سوم روایت از زبان دانای کل روایت میشه. دست همه رو میشه، آگوتا خانم پس گردنت رو میگیره و میندازتت توی فاضلاب. توی این کتاب میفهمی که هیچ کدوم از داستان ها و خرده روایت های کتابهای قبلی حقیقت نداشتن. 
من خودم احتیاج دارم کتاب سوم رو مجدد بخونم. در ابعاد گسترده ای کتاب گیجم کرده، مطمعن نیستم فهمیده باشم دقیقا چیشد. حتی بنظرم بد نیست کتاب هارو برعکس ترتیبش دوباره بخونم. (خدایا وقت ندارم).
از دیشب که کتابو تموم کردم درگیرش شدم. تمام شب رو هم کابوس دیدم. لعنت بهش!
اگر کتاب سوم رو مجدد خوندم ،میام این ریویوو رو آپدیت میکنم.
حتی بدون بازخوانی ام البته میتونم تضمین کنم با شاهکار وحشتناک شاهکاری وقت گذروندم.
تلخ، تاریک، گزنده،  طنز و خون‌آلود بود این مجموعه.
جزو بهترین تجربه های زندگیم شد و به هرکسی ریویوو رو میخونه پیشنهادش میکنم. این لذت تاریک رو به خودتون هدیه کنید.
و اینکه خییییلی زیاد خوشحالم با آگوتا کريستف آشنا شدم.
      
1

0

(0/1000)

نظرات

تاکنون نظری ثبت نشده است.